چگونه پولدار شویم؟ همه دنبال پاسخ این سؤال هستند. به نظر میرسد پول یکی از جذابترین اهدافی است که خیلیها برای خود تعیین کرده و برای رسیدن به آن تلاش میکنند. اما آیا هر تلاشی به پول منجر میشود؟ اصلاً آیا برای رسیدن به پول و ثروت باید صبح تا شب تلاش کرد؟ واقعاً چهکار باید کرد تا پولدار شد؟
مهمتر از همه، آیا با این اوضاع تحریمها علیه ایران، گرانی بنزین، رکود بازار ملک و همه خبرهای ناخوش مالی در مملکت ما، اصلاً امکان پولدار شدن هست؟ یا ما داریم خودمان را گول میزنیم و برای خودمان امید واهی تراشیدهایم؟
حرف آخر را اول میزم و پاسخ کوتاه به همه این سؤالات را در یک جمله بیان میکنم و سپس شرح میدهم که چرا این پاسخ را دادهام:
پولدار شدن در همین شرایط و هر شرایط دیگری کاملاً ممکن و حتی آسان است!
چرا چنین پاسخی میدهم؟ ادامه مقاله را بخوانید تا پاسخ سؤال چگونه پولدار شویم را بهدرستی درک کنید.
باور کنید که میتوان پولدار شد
اولین کاری که برای پولدار شدن باید انجام دهید این است که پاسخ من در بالا را باور کنید. تا باور نکنید که میتوانید ثروتمند شوید، هر تلاشی هم انجام دهید فایدهای نخواهد داشت.
اگر باور شما این باشد که من که فقیرم و همیشه محتاج خواهم بود، در این صورت حتی اگر روزی 10 ساعت کار سخت فیزیکی مانند کارگری ساختمان یا کار در معدن هم انجام دهید، ثروتمند نخواهید شد. پس میبینید که کار سخت و عرق ریختن، بدون باور به اینکه من ثروتمند میشوم یا ثروتمند هستم، نتیجهای نخواهد داشت.
برای درک بیشتر بحث باورها، توصیه میکنم که حتماً مقاله “روش های جذب فوری ثروت چیست؟” را هم بخوانید تا تأثیر باورها را باور کنید! بلی، باید باور کنید که باورهای درونی شما هستند که میزان پول دریافتی شمارا تعیین میکنند.
باور چیست؟
وقتی یک فکر، آنقدر در ذهن انسان تکرار شود که تبدیل شود به یک فکر ناخودآگاه، به آن باور میگویند. سادهترین مثالی که میتوان زد، اسم شماست. مثلاً اگر نام شما علی است، آنقدر این موضوع برای شما تکرار شده که حتی اگر 3 نصف شب شمارا از خواب بیدار کنند و بگویند سریعاً اسمت را بگو، شما بدون فکر میگویید علی. این پاسخ شما از اعماق ضمیر ناخودآگاه شما میآید بنابراین نیازی به فکر کردن راجع به آن ندارید.
ضمیر ناخودآگاه بسیار پیچیده است. اکثر کارهای ما در طول روز توسط آن انجام میشود. یعنی کارها بدون اینکه ما راجع به آنها فکر کنیم انجام میشوند. قبول ندارید؟ پس به تنفس خودتان فکر کنید. آیا این شما هستید که دائماً به این فکر میکنید که هر دقیقه چند بار نفس بکشید یا این کار بدون فکر انجام میشود؟ تپش قلب چطور؟ آنهم بدون فکر من و شما انجام میشود.
اگر راننده باتجربهای باشید، آیا موقع رانندگی شما فکر میکنید که چطور دنده عوض کنید یا گاز و ترمز و کلاچ را استفاده کنید، یا بدون فکر کردن و از روی عادت انجام میشود؟ قطعاً برای کسی که سالهاست رانندگی کرده، از روی عادت انجام میشود. تمامی اینها را ضمیر ناخودآگاه شما انجام میدهد بدون اینکه شما کوچکترین فکری راجع به آن بکنید. این خیلی خوب است نه؟
بله ولی ضمیر ناخودآگاه در خیلی موارد به ضرر ما هم کار میکند. یعنی ما خودمان چیزهایی به آن یاد دادهایم که او هم بدون دخالت فکر ما، بهطور خودکار همان چیزها را انجام میدهد.
مثلاً درزمینهٔ پول و ثروت، خیلی از ماها از دوران کودکی آنقدر به ناخودآگاه خود گفتهایم که پول کم است، فقیر هستیم، نداریم، اوضاع خراب است، رکود است و … که ناخودآگاه بیچاره هم بهطور خودکار شمارا به سمت فقر و رکود حرکت میدهد. بعد تعجب میکنیم که چرا پاسخی برای سؤال چگونه پولدار شویم پیدا نمیکنیم.
ضمیر ناخودآگاه تقصیری ندارد چون هر فکری که تبدیل به باور شده باشد را در زندگی برای شما پیاده میکند.
حال تصور کنید که در ناخودآگاه شما، باورهای متفاوتی نقش بسته باشد. باورهایی مثل اینها:
پول بهراحتی به دست میآید
همهجا وفور نعمت هست
همه میتوانند پولدار شوند
فرصتهای ثروتمند شدن تمامی ندارد
هرروز دنیا به سمت خلق پول و ثروت بیشتری حرکت میکند
از درودیوار برای من پول میبارد
دست به خاکستر میزنم طلا میشود
هر جا سرمایهگذاری میکنم بهشدت سود میکنم
حتی در خواب هم پول درمیآورم
باروزی 4 ساعت کار کردن میلیونها تومان پول درمیآورم
اگر این جملات، از حالت یک جمله انگیزشی، به باور شما تبدیلشده باشند چه اتفاقی میافتد؟ باور کنید همینها در زندگی برای شما رقم میخورد.
ولی آیا فقط کافی است که این جملات را تبدیل به باورهای خود کنیم و دیگر هیچ؟ یعنی در اتاقخواب خودمان روی تخت دراز بکشیم و فقط سعی کنیم این جملات تبدیل به باورهای ما شوند؟ خیر! باید تلاش هم بکنید. به خواندن ادامه دهید تا توضیح دهم.
چقدر کار و تلاش لازم است؟
پس اگر میخواهید واقعاً بدانید که چگونه پولدار شویم، با این توضیحاتی که داده شد، در اصل دو کار مهم باید انجام دهید:
- ایجاد باورهای صحیح نسبت به پول و ثروت
- کار و تلاش درراه رسیدن به آنها
ولی یک سؤال بزرگ اینجا وجود دارد که چند درصد مورد اول (ایجاد باورها) و چند درصد مورد دوم (کار و تلاش) تأثیرگذار هستند؟
به نظر شما هرکدام از آنها چند درصد از مسیر ثروتمند شدن را تشکیل میدهند؟ قبل از اینکه پاسخ من را بخوانید، حتماً ابتدا خودتان به این سؤال پاسخ دهید و یک گزینه را انتخاب و یادداشت کنید. در انتهای مقاله هم در صورت تمایل، پاسخ اولیه خود را برای ما مطرح کنید و اگر با پاسخ من خیلی تفاوت داشت، از احساس و نظر خودتان در این رابطه برایمان بنویسید.
50% ایجاد باور – 50% کار و تلاش؟
10% ایجاد باور -90% کار و تلاش؟
90% ایجاد باور – 10% کار و تلاش؟
پاسخ شما کدامیک از سه مورد بالا است؟ آن را یادداشت کنید.
پاسخ صحیح
شاید باورتان نشود، ولی پاسخ صحیح این است که بیش از 90% ، باورها هستند که روی ثروتمند شدن تأثیرگذارند و فقط 10% کار و تلاش فیزیکی اهمیت دارد. این را من نمیگویم بلکه یکی از بزرگترین و موفقترین انسانها درزمینهٔ موفقیت مالی و انجام کارهای بزرگ به نام کوین ترودو میگوید. این رازی است که خیلی از گردانندگان اقتصاد جهان که خود را طبقه ممتاز و مخفی جهان میدانند، دوست ندارند من و شما بدانیم.
کوین ترودو در یک سمینار بسیار قدرتمند این موضوع را بیان کرده و کاملاً آن را شرح داده است. او آنقدر به افشاگری این رازهای ثروتمند شدن پرداخت که بعد از یکی از سخنرانیهایش، او را زندانی کردند. طبقه ممتاز این کار را کرد. ولی این راز دیگر لو رفته و همه از آن خبردارند.
ولی متأسفانه خیلیها این راز را باور ندارند. در نگاه اول، همه ازجمله خودم، میگویند یعنی بالای 90% کاری که من باید انجام بدهم تغییر باورهایم هست و فقط 10% باید در دنیای بیرون کارکنم؟ اگر اینجوری باشد که همه مینشینند و روی باورهایشان کار میکنند و راحت پولدار میشوند.
پاسخ این است که درست است که هر چه شما باورهای قدرتمندتری نسبت به موفقیت و پول داشته باشید، راهها و شرایط راحتتر و پرسودتری را خواهید دید. اما عوض کردن باورها هم کار سادهای نیست. عوض کردن باورهای کهنه و جایگزین کردن آنها با باورهای مفید و سازنده، از کار کردن در معدن هم سختتر است.
عوض کردن باورهای کهنه از کار کردن در معدن هم سختتر است
منظور من از اینکه 10 درصد این مسیر، مربوط به کارهای فیزیکی است این نیست که 10% از زمان را باید کارکنید. اشتباه نکنید. وقتی شما توانستید از اعماق وجود باورهای صحیح نسبت به پول و ثروت و فراوانی داشته باشید (90% کار)، آنوقت این باورهای قدرتمند به شما میگویند که چهکار فیزیکی در دنیای بیرون انجام دهید. شاید همین 10% کار فیزیکی، نیاز بهروزی 12 ساعت کار داشته باشد. ولی 12 ساعتی که قرار است شمارا به میلیاردها پول برساند. نه 12 ساعت کار بیهوده و کمرشکن که قرار است به شما مزد روزانه یک کارگر را بدهد.
یعنی مهم نیست کار فیزیکی شما چقدر سنگین باشد، مهم این است که در وهله اول بدانید کدام کار فیزیکی را باید انجام دهید!
تغییر باورها را مثل یک عینک در نظر بگیرید. عینکی که بهمحض زدن آن، فرصتهای موفقیت و ثروت را خواهید دید. رقابت اصلی در کیفیت عینک است نه میزان کار و تلاشی که میکنید. کیفیت و قدرت این عینک، با تقویت باورهای ما بالا میرود.
عینک باورهای ثروت ساز
برای درک بیشتر کارکرد این عینک، فرض کنید دو نفر کنار هم نشستهاند. یک نفر باورهای بسیار منفی نسبت به پولدار شدن دارد. یعنی یک عینک باورهای منفی روی چشمش زده است. شخصی از او میپرسد که به نظر شما چگونه پولدار شویم؟ او با این عینک منفی نگاهی به اطراف میاندازد. عینک او فقط فقر و نداری و رکود و بدبختی را به او نشان میدهد. پس پاسخی که میدهد این است که اصلاً نمیشود پولدار شد. رکود است. همهجا را فقر گرفته و …
ولی بغلدستی او بهشدت روی باورهای خودش کارکرده یعنی عینکی که روی چشمش دارد عینکی است که با باورهای قدرتمندی که در بالا اشاره کردیم ساختهشده است. اگر همین سؤال چگونه پولدار شدن را از او بپرسیم چه میشود؟ او با این عینک، نگاهی به اطراف میاندازد و دهها راهکار را میبیند و در پاسخ میگوید از این راهها میتوان ثروتمند شد.
برای همین است که اگر فردی که باکار کردن روی باورهایش به ثروت زیادی برسد، ولی بعد به هر دلیلی ورشکست شود و همه پولهای خود را از دست بدهد، در مدتزمان کوتاهی دوباره همانقدر پول به دست میآورد. چهبسا بیشتر هم به دست میآورد. زیرا دارایی اصلی او، عینکی بود که با داشتن باورهای صحیح در خودش ایجاد کرده است. با داشتن این عینک، او کافی است از خودش بپرسد که در این شرایط چگونه پولدار شویم. و در پاسخ فرصتهای پول درآوردن را میبیند و از آنها پول درمیآورد.
حال که متوجه شدید 90% کاری که باید انجام دهید این است که باورهای خود را اصلاح کنید، حتماً علاقهمند شدهاید که دستبهکار شوید و این باورهای قدرتمند را در وجود خود ایجاد کنید. خیلی هم عالی!
ولی عجله نکنید! بیشتر از اینکه بدانید چهکار باید انجام دهید تا یک سری باورهای قدرتمند در درون خود ایجاد کنید، باید بدانید چهکارهایی نباید انجام دهید! نبایدها در این مسئله بسیار مهمتر از بایدها هستند.
پرهیز از باورهای منفی مانند نمیشود و ممکن نیست
اولین قدم این است که ورودیهای ضمیر ناخودآگاه خود را کنترل کنید. ورودیهایی که دائماً حجم بسیار زیادی از باورهای منفی راجع به پول درآوردن را به روح شما تزریق میکنند. منشأ این باورهای مخرب و فقیر کننده کجا هستند؟ آنها میتوانند از منابع مختلفی که دائماً در طول روز درگیر آنها هستیم ، به ضمیر ناخودآگاه ما وارد شوند. منابعی مانند:
پدر و مادر و خانواده
اولین منابعی که ورودیهای خیلی زیادی به ناخودآگاه ما وارد میکنند پدر و مادر هستند و سپس افراد نزدیک خانواده. اگر آنها مانند خیلی از مردم، عقاید منفی نسبت به اقتصاد و پول داشته باشند، تأثیر بسیار زیادی بر روی شما خواهد گذاشت.
صحبتهای از این قبیل: “اوضاع مملکت خراب است، اقتصاد پکیده، همه بیکارن، فلانی چکش برگشتخورده الآن زندانه، اون یکی زنش مهریهاش را گذاشته اجرا رفته زندان، فلان مغازه رو دزد زده و…”، یعنی کلیه صحبتهایی که پیام اصلی آنها این هست که پول کم است و نمیتوان پولدار شد.
خیلی سخت است که شما در روز مثلاً 1 ساعت روی ایجاد باورهای صحیح کارکنید، و روزانه 8 ساعت در معرض صحبتهای منفی از طرف خانواده راجع به پول قرار بگیرید.
بهترین کار این است که یا با آنها صحبت کنید و از آنها بخواهید که دیگر از صحبتهای منفیشان دست بکشند، یا اگر آنها این کار را نمیکنند، شما سعی کنید تا میتوانید بحث را عوض کنید یا وقتی همه خانواده متفقالقول دارند از باورهای منفی صحبت میکنند، شما جیم بزنید و بهجای دیگری بروید.
البته این به آن معنا نیست که خانواده را دوست نداشته باشید. بلکه برعکس باید عاشق آنها باشید و همیشه دست پدر و مادرتان را ببوسید ولی خود را در معرض صحبتهای منفی آنها نسبت به پول و ثروت قرار ندهید.
تلویزیون
منبع دیگری که خواهناخواه انبوهی از باورهای منفی را به شما القا میکند، تلویزیون است. اخبار، دائماً چیزهای منفی را نشان میدهد. سریالها، اکثراً فقر و بدبختی و خیانت و طلاق و مشکلات دیگر را به تصویر میکشند. اکثر فیلمها هم همینطور هستند.
دوستان و همکاران منفی
اگر در محل کار یا تحصیل با گروهی از دوستانی در تماس هستید که آنها هم دوست دارند از مشکلات و بدبختیها صحبت کنند، بهآرامی از آنها فاصله بگیرید و بهجای گپ زدن با چنین افرادی، روی باورهای مثبت خود کارکنید. اگر در زمان استراحت بین کار یا کلاس، قبلاً جمع میشدید و به زمین و زمان بدوبیراه میگفتید و از مشکلات مالی صحبت میکردید، از امروز این کار را نکنید. همان زمان را استفاده کنید و بهجای آن مثلاً جملات تأکیدی با خودتان تکرار کنید.
انتخاب راه درست
وقتی شروع کنید به تغییر باورها، کمکم نگرش شما نسبت به امور مالی، پول، فرصتها و … عوض میشود. کمکم ایدههای بهتری به ذهنتان خواهد رسید. شاید پروژههای قبلی که میخواستید روی آنها کارکنید تا پولدار شوید را کنار بگذارید و پروژههای جدیدی را در پیش بگیرید.
همزمان که باورهای ذهنی خود را تغییر میدهید، دائماً از خداوند بپرسید که چگونه پولدار شویم؟ و منتظر پاسخ خداوند باشید. خداوند پاسخش را از هر طریقی ممکن است که به شما برساند. از طریق صحبتی که از دوستی میشنوید، از طریق جملهای که مثلاً از رادیوی یک تاکسی به گوش شما میرسد، مطلبی که در یک کتاب یا مجله میخوانید و …
البته همزمان با تغییر دادن باورها، باید کمکم روی یادگیری مطالب جدیدی که به ثروتمند شدن شما کمک میکند هم کارکنید.
خرج کردن برای آموزش
از خرج کردن برای آموزش نترسید. پول خرج کردن برای آموزش، یکی از مطمئنترین سرمایهگذاریهای زندگی است. پول خوب خرج کنید، و آموزشهای خوب ببینید. یک کلاس یا دوره آموزشی میتواند حاصل سالها تجربه و آزمونوخطای آن مدرس باشد. پس باقدرت و اعتماد به تواناییهای خودتان، و اعتماد به اینکه پول دادن برای آموزش بهترین سرمایهگذاری است، شروع کنید.
در ادامه، برخی زمینههایی که باید در آنها سرمایهگذاری کنید و بیشتر یاد بگیرید را بیان میکنم.
افزایش هوش مالی
هوش مالی خود را افزایش دهید. سادهترین و ارزانترین راه، خواندن کتاب است. درزمینهٔ هوش مالی، رابرت کیوساکی یکی از بهترین مدرسان این حوزه است. کتابهای او مانند “پدر پولدار، پدر بیپول”، یا کتاب “چهارراه پولسازی” برای شروع عالی هستند.
زندگینامه رابرت کیوساکی را هم حتما مطالعه کنید.
سرمایهگذاری
با افزایش هوش مالی، کمکم فرصتهای سرمایهگذاری را بیشتر خواهید دید و میتوانید سرمایهگذاری موفقتری داشته باشد. قطعاً در پاسخ به سؤال چگونه پولدار شویم، یکی از مهمترین کارها، سرمایهگذاری صحیح است.
معنای اصلی سرمایهگذاری یعنی بهجای اینکه شما برای پول کارکنید، کاری کنید که پول برای شما کار کند. و این بهترین کار ممکن درراه رسیدن به استقلال مالی است.
البته منظور من از سرمایهگذاری، پول خواباندن در بانک و گرفتن سود ماهیانه نیست. با تورم 40 الی 50 درصدی کشور ما، چنین کاری اصلاً صحیح نیست. نگهداشتن پول در ایران، مانند نگهداشتن تکه یخی در آفتاب است.
منظور از سرمایهگذاری واقعی این است که پول خود را در املاک، طلا و … سرمایهگذاری کنید. هرکدام از اینها نیاز به علم و دانش کافی دارد .
بازهم تأکید میکنم که داشتن علم سرمایهگذاری، علم اقتصاد و … بهتنهایی بههیچعنوان کافی نیست. هزاران نفر هستند که استاد این علوم هستند و بسیار فقیر هم هستند. میدانید چرا؟ برمیگردیم به اول این مقاله: باورهای آنها نسبت به پول خراب است. آنها باور ندارند که میتوانند ثروتمند شوند. پیشفرض درونی آنها این است که پول درآوردن سخت، و آنها محکومبه فقر هستند. با این پیشفرض، وارد هر کار یا بازار یا سرمایهگذاریای که بشوند، چیزی جز فقر نصیب آنها نخواهد شد.
حفظ پول
کسب درآمد بسیار اهمیت دارد. ولی حفظ پول از کسب درآمد هم مهمتر است. اگر شما پولی که به دست میآورید را دائماً از دست بدهید، چه فرقی باکسی که پولی درنیاورده است دارید؟
یکی از بهترین راههای حفظ پول، تبدیل آن به طلا و ملک است. زیرا پول کاغذی، آنهم در دنیای امروز که پولهای زیادی بدون پشتوانه طلا در حال چاپ هستند، هیچ ارزشی ندارند. اسکناسها امروزه کاغذهایی هستند که توسط دستگاههای پرینت پول دائماً در حال چاپ شدن هستند. به همین دلیل است که تورم در کشور ما بالای 40% است. چاپ پول بدون پشتوانه طلا، باعث افزایش شدید تورم میشود.
پس حتی اگر هیچگونه علمی در رابطه با سرمایهگذاری و افزایش پول ندارد، پول فعلیتان را به شکل طلا پسانداز کنید. خریدن سکه طلا خیلی بهتر است ولی گاهی اوقات، خود سکه طلا هم ارزشش کمی بالاتر از مقدار واقعی طلای آن میشود. یعنی بهاصطلاح قیمت آن دارای حباب میشود. همیشه از طلافروش بپرسید که حباب سکه در حال حاضر چقدر است. اگر حباب زیادی داشت، شاید بهصرفه باشد طلای دستدوم بخرید. دستدوم یعنی دیگر هزینههای جانبی مانند مزد ساخت، مالیات و … به آن تعلق نمیگیرد.
در این مقاله در رابطه با سؤال مهم چگونه پولدار شویم صحبت کردیم. به شما اکیداً توصیه میکنم که حتماً مقاله جامع و مفصل ” روش های جذب فوری ثروت چیست؟” را هم مطالعه کنید. در آن مقاله در رابطه با بحث باورها و تغییر آنها مفصل توضیح دادهام.