چرا در دین صحبتی از قانون جذب نشده ولی شما دائم دارید از قانون جذب صحبت میکنی؟
سوالی که پرسیده شده و خیلی هم پرسیده می شود این است که آیا دین صحبت از قانون جذب کرده است یا نه؟ و اگر صحبتی نکرده، پس چرا تمام اساتید موفق، مثبت اندیش، ثروت و … از قانون جذب صحبت میکند. اساتید غربی هم از قانون جذب خیلی صحبت میکنند. ولی چرا در دین چنین چیزی نیامده است؟ ما درکمان نسبت به قانون جذب اشتباه است. فکر میکنیم قانون جذب یک چیز عجیب غریب است. بعد میگوییم چرا در دین نیامده و این سوالات برای ما به وجود میآید.
چه کسی گفته که در دین صحبتی از قانون جذب نشده است؟ چقدر ما از امامان و بزرگان دین روایت داریم. از علمای معاصر خودمان بخواهم بگویم آیت الله خمینی گفتند کسی تا تلقین را نداشته باشد، هیچ کس بدون تلقین به جایی نمیرسد. این را در بعد عرفانی میگوید و و در پرانتز به قول استاد امینی این را بگویم که میگفت ای کاش شخصیت ایشان یک شخصیت سیاسی نبود، تا میتوانستیم راحت از ایشان تعریف کنیم. و بگوییم در بعد عرفان چقدر ایشان قدرتمند هستند. در بحث عرفان، توحید و شناخت خداوند غول خیلی بزرگ در بین علما هستند.
از معاصر شروع کردم که برای شما بگویم که انسان بدون تلقین به جایی نمیرسد. قانون جذب یعنی قانون تلقین. یعنی تا تو چیزی را تلقین نکنی، مدام به آن فکر نکنی، مدام به آن انرژی ندهی، به آن چیز نمیرسی. یکی از امامان که فکر میکنم امام جعفر صادق باشد میگوید، اگر خواستهای را از خدا میخواهی یک جوری از خدا بخواه که انگار آن خواسته پشت در خانهات است. این چیست؟ این عین قانون جذب و قانون ارتعاش است.
این که دائم در اسلام ما را به تکرار تشویق کردند. مثلا میگویند که ذکرها را با یک عدد خاصی تکرار کنید. یعنی آنقدر تکرار کنید که در ناخودآگاه شما برود و باورتان بشود تو تجلی اسم خداوند بشوی.
مثلا ذکری که عدد آن یک عدد خاصی مثلاً صد و خوردهای بار است. اگر میخواهی قدرت فیزیکی و ذهنی و در کل در زندگی قوی بشوی، میگویند که ذکری را بگو که تو کم کم تجلی اسم خداوند میشوی. اگر میخواهی رزق به دست بیاوری یا رزاق بشوی، ذکر یا رزاق را تکرار کن. یا وهاب را که یعنی بخشندگی خداوند. همه این ذکرها همیشه تکرار میشود.
خود نماز عین قانون جذب است. خود نماز حرکاتش به نوعی مدیتیشن و مراقبه است که بگویی الله اکبر. یعنی من افکارم را از روزمره و زندگی و مادیات پشت سرم می گذارم. یعنی دنیا را میاندازم پشت سرم و میگویم الله اکبر و وارد مراقبه میشوم. بعد نمیگوید یک رکعت بخوان، بلکه میگوید روزی ۱۷ رکعت بخوان. هر کدام از این ۱۷ رکعت در بستههای سه تایی، دوتایی، چهارتایی طبقهبندی شده و سر زمان خودش هر روز باید تکرار بشود.
قانون جذب نیز همین را میگوید که هر روز بنشین و به اهدافت مراقبه کن. به آن چیزی که میخواهی فکر کن. به هیچ چیز دیگری فکر نکن. اگر ذهن خواست منحرف بشود، به هدف فکر کن. یا قانون توجه میگوید، هرچیزی را که میخواهی به دست بیاوری فقط به همان توجه کن. به چیزهایی که نمیخواهی توجه نکن. قانون خواستهها، توجه به خواستهها، یکی از قانونهای خداوند است. شما به هر چیزی که میخواهی برسی فقط باید به همان فکر کنی. اگر فقط به خواستههای خودت فکر کنی به آن میرسی.
اگر به ناخواستههای خودت فکر کنی، به ناخواستهها میرسی. به عنوان مثال شما فرض کن یک زن و شوهری هر روز شروع به خواندن مجلههایی کنند که راجع به طلاق نوشته است. کیسهای مختلف طلاق را بررسی کرده، داستانها و سریالهایی را ببینید که دائما در آن طلاق میگیرند. هی طلاق، هی طلاق. توجه شما میرود سمت چیزی که ناخواسته شما است، به اسم طلاق. بالاخره شما کم کم طلاق را وارد زندگی خودت میکنی چون از بین دهها و صدها سناریو طلاق که میخوانی، بالاخره یکی از آنها به شما نزدیک است. با آن احساس همزادپنداری میکنی و کمکم به حرفهایی که آنها میزنند و مشکلاتی که بین تو وهمسرت پیش میآید، بالاخره یکی از آنها که داستانش را خواندی نیز هست. طبق قانون جذب شما طلاق را به زندگی خودت میکشانی و کمکم خدایی نکرده، برای شما نیز اتفاق می افتد.
ولی قرآن چه چیزی را میگوید؟ میگوید شیطان در گوش شما نجوا میکند. شما را به فقر دعوت میکند. ولی خداوند وعده رحمت به شما میدهد، که این میشود قانون جذب. یعنی به جای ناخواستههایی که شیطان در گوش تو میگوید. وعدهی فقر و ترس از آینده در گوش شما میخواند به آن توجه نکن و توجه خودت را بگذار روی فراوانی و رحمت خداوند. الا به ذکرالله تطمئن القلوب. قلب انسانها با یاد خدا آرام می شود. این قانون جذب است. یعنی شما برای این که قلبتان آرام بشود به آن چیزی فکر کنید که قلب تان را آرام میکند.
به خواسته خودت که خداوند هست فکر کن به شیطان، به دزدی، به اختلاس، به کرونا و چیزهایی که نمیخواهی فکر و توجه نکن. برای همین است که خداوند میگوید چشم، گوش، زبان، دست و همه اعضا و جوارح درون انسان حقی بر گردن تو دارند. تو حق نداری هر چیزی را بشنوی. حق نداری هر چیزی را ببینی. حق نداری هر چیزی را بگویی. حق نداری هر چیزی را لمس کنی. حق نداری بدنت را هرجور که میخواهی استفاده کنی. باید طبق چارچوبی که خداوند مقرر کرده از آنها استفاده کنی. این یعنی پرهیز، این یعنی قانون جذب. یعنی اینکه ما کنترل داشته باشیم.
در قانون جذب ما چه چیزی یاد میگیریم؟ افکار خودت را کنترل کن و به چیزهای مثبت فکر کن. به چیزهای خوب فکر کن. در رابطه با چیزهای خوب حرف بزن. چیزهایی که میخواهی را ببین.
این که میگویند تابلوی آرزوها ایجاد کنید یعنی چه؟
یعنی این که شما دارید از قوه چشم و بینایی و قوه خیال برای توجه کردن به اهداف خودت استفاده میکنی. اگر یک خونه، ماشین، یا ویلا یا هر چیزی را میخواهی، عکس آن را به دیوار بزن، نه اینکه خودت را گول بزنی. بلکه به خاطر این که به جای اینکه به طلاق، دزدی، کرونا و … فکر کنی، عکس این روی دیوار است و به آن ویلا فکر کن. وقتی به آن نگاه میکنی و عکس آن را میبینی و یادش میافتی، دیدهها دوباره برایت میآید. در دین گفته شده است که اگر خداوند به قلب شما ایدهای داد، این هدیه خداوند است. خداوند الکی ایدهای به کسی نمیدهد. وقتی آن ایده را به شما میدهد، این قابلیت را در تو دیده است که میتوانی این ایده را به واقعیت تبدیل کنی و آن را خلق کنی. این میشود قانون جذب.
قانون جذب نیز میگوید که به شهود خودتان ایمان داشته باشید. اگر ایدهای به ذهن شما رسید، بلند شو و اقدام کن هر چند که دیگران مخالف باشند. و لو کره المشکرون، و لو کره الکافرون. اگر کافران راهی که تو داری میری را دوست ندارند، بگذار دوست نداشته باشند. اگر مشرکان دوست ندارند، دوست نداشته باشند. تو راهی که به دلت افتاده را برو و در زندگی انجام بده. قرآن خیلی انسانها را در بعد معنوی برای آنها آموزشهای قوی دارد.
در بعد مادی نیز حدیثهای بسیار زیاد امامهای ما فرمودند. امام علی چقدر حدیث و نکات خیلی خوب به امام حسن میفرمایند که رزق چقدر مهم است. پسرم از فقر دوری کن و فقر خیلی بد است. خود امام علی میفرمایند که کسی که فقیر است در شهر و خانواده خودش نیز غریب است و کسی که پولدار است این چنین نیست. چقدر امام علی سفارش میکنند که فقر در زندگی ما نباشد. همه اینها دین است، چه فرقی میکند؟
اگر ما میبینیم که غربیها یا این مطالب را از ما گرفتند، یا از جای دیگر گرفتند که فرقی نمیکند. به شکل خیلی مدون و قشنگ کتاب چاپ میکنند. سمینار میگذارند. خیلی شیک و مجلسی اینها را بیان میکنند. ما نباید حسودیمان بشود. ما نباید فکر کنیم که خودمان را در دین اینها قرار دهیم. ما صد پله قویتر از آن را با جزییات بالاتری در دینمان داریم، ما استفاده نمیکنیم. من خودم را میگویم. من سوادش را ندارم که بروم از دین یا قرآن مطالب دینی قانون جذب را کشف کنم و درک کنم.
اساتید بسیار خوبی، مخصوصا اساتید ایرانی ما که هم مطالب غربی را خوب خواندند و هم مطالب قرآن، شعرا و … در کشور خودمان را خواندند و اینها را با هم تلفیق کردند، چقدر حرفهای قشنگی دارند. مثلا دوست عزیزم آقای محمد افلاکی، تکنیک هوآپونوپونو که از غرب گرفته شده است. از جزایر هاوایی و دکتر هیولن گرفته شده را ایشان بسط دادند و آن را از غرب گرفتند و از شرق و کشور خودمان، از قرآن، مولانا و چیزهای داخلی خودمان. اطلاعات خیلی خوبی را تلفیق کردند و خیلی تکنیک را به عنوان تکنیک تبسم در کشور ما توسعه دادند. در آخر به دو چیز از آموزههای اسلامی رسیدند.
1) شکر گزاری
2) استغفار
زیر بنای همه موفقیتهای مادی و رسیدن به همه این چیزها استغفار و شکرگزاری است. هم در قرآن، احادیث و دین ما آمده است و هم در تکنیک هوآپونوپونو از غرب آمده است. پس بسیاری از اینها مشترک است. اگر یک آموزههای غربی است که میخواهد شما را از خدا دور کند و منحرف کند. مثلا دوستی منحرف شده بود (بنده خدا). حرفهای چرت و پرت زیاد میزد. یکی این بود که میگفت نه، فقط خدا خالق نیست، من انسان نیز خالق هستم. درست است که ما زندگی خودمان را خلق میکنیم. اما اگر کمی از علم توحید بدانیم، میفهمیم که اگر من یک چیزی را خلق میکنم، من و فکرم و خلقم و مخلوقم و هر چیزی که من درست میکنم و میسازم و … همه ما خودمان مخلوق خداوند هستیم.
ما قائم به ذات نیستیم و فقط خداوند است که قائم به ذات خودش است. همه ما وجودمان وابسته به وجود خداوند است. این مباحث بسیار ساده است، ولی چون آگاهی ما کم است، زود منحرف میشویم. از توحید چیزی نمیدانیم. حتی از دینمان چیزی نمیدانیم. حتی از آموزش خود غربیها نیز چیزی نمیدانیم و از دور میگوییم خب کجای قرآن گفت که الجذب. مثلا دوست داریم کلمه جذب را بکار ببریم، نه، قانون جذب یعنی تمرکز بر روی خواستهها تا آن را بدست بیاوریم. یعنی تلقین. استفاده از علم تلقین و هر چیزی را که تلقین کنی، میتوانی به آن برسی.
وقتی اسمهای خداوند را شما به عنوان ذکر زیاد تکرار میکنید، به قول استاد امینیخواه شما تبدیل میشوی به آن ملک و فرشتهای که تجلی این اسم است. میآید و به شما نزدیک میشود و مثلا اسم قوی، فرشتهای که تجلی اسم قوی است میآید و شما را به نوعی آن فرشته محافظ شما میشود. آن تجلی ذکری که شما گفتید، فرشته میشود. هم دین ما عالی است و هم آموزشهای غربی شاید یک قطرهای از دریای بینهایت دین ما باشند.
بسیار خوب، اگر در بعدمادی هم نگاه کنیم در سوره نجم خداوند از اهمیت تلاش انسان میگه و قول میده که نتیجه تلاشش حتما دیده خواهدشد و همینطور در سوره ابراهیم که از شکرگزاری میگه که اگه شکرکنیم بر نعمت ما افزوده میشه، این ها نمونه هایی از قانون جذب هستن که در قرآن اومدن و نمونه های دیگه ای هم حتما هست که اگه مطالعه کنیم بهش میرسیم😊🌷
سلام …
قانون جذب کاملاً در قرآن آمده
خداوند چرا بارها گفته مترس و غمگین نباش
یعنی اینکه هر چقدر در این حالت بمونید بدتر خواهید شد…
با سلام خدمت استاد عزیزم
من کاربر دوره سالیتود و نقشه گنج مجرد ها هستم
در رابطه با قانون جذب و قدرت تلقین که در این باره صحبت های زیادی کردید مستندی دیدم که دو نوجوان که یکی مشکل میگرن داشت و دیگری خارش پوست برای آزمایشی انتخاب کردند.
آنها در یک بیمارستان دستگاهی غیرواقعی مشابه دستگاه MRI قرار دادند و به آن نوجوان ها گفتند که قرار گرفتن در این دستگاه بیماری شما را برطرف میکند و با ترفند های مختلف آنها را فریب دادند که باور کنند این دستگاه بیماری آنها را رفع میکند.
پس از مدتی بیماری آنها التیام پیدا کرد و در آخر مستند این پدیده را داروانگار نامید و گفت بسیاری از باور های مذهبی از همین اتفاق درونی یا همان قدرت تلقین، نشئت میگیرد.
شبهه ای که برای من پیش آمده این هست که من میدونم که قدرت تلقین باعث میشه که ناخودآگاه من به یک چیز باور داشته باشه و اون باور در زندگی من اتفاق بیفته و این مستند این را به وضوح نشون داد.
آیا توکل کردن به خدا و اعتماد کردن به او برای حل مشکلات نوعی تلقین حساب میشه که ناخودآگاه خودمون در حل شدن مشکلات تاثیر بذاره و خیلی از رفع شدن مشکلات که با یاری گرفتن از خدا اتفاق میفته و ما معجزه میپنداریم در واقع همان داروانگار بوده ؟
آیا این موضوع منافاتی با توکل کردن به خدا و دعا کردن ندارد؟
ممنون میشم پاسخ بدید.
سلام دوست عزیز
در قسمت پرسش و پاسخ به سوال شما پاسخ داده شد .