خیلی کاربرا از من میپرسن علت اینکه در مسجد ازدواج کردم چی بوده؟منم توی این ویدیو به سوالشون پاسخ دادم.
یکی ازکاربران پرسیدن که آقای زارع در فایلهای ازدواج آسان شما گفتید که در مسجد عقد کردید. دلیلش چی بود و چه چیزی پشت این قضیه هست؟ اصلا چرا باید ما این کارو انجام بدیم؟ اولا که بایدی در کار نیست. این یک ترجیح شخصی بود بین من و همسرم، به خاطر آموزشهایی که حالا از استاد شجایی و بقیه اساتید در زمینه معنویت دیدیم. ما به این درک رسیدیم که کل این کائنات براساس ریاضی بسیار خاص و فرمولها و قوانین بسیار دقیقی تنظیم شده است.
هر حرکتی شما در زندگی انجام بدید، اگر مطابق با خواست و توصیهی خداوند به حولهی خداوند باشد، انگار منطبق بر ریاضی کائنات است. و اثر آن عمل در زندگی حال و آینده دنیوی و اخروی باقی است. میدانید جایگاه آن عمل درست است. یعنی هر عملی که ما انجام میدهیم تاثیری دارد. مثل همان سنگی که میاندازیم در آب و آن موج تا خیلی زیاد ادامه دارد. ما هر عملی که انجام میدهیم، اگر من این دستم را اینجا تکان دادم و از اینجا آوردم اینجا، تاثیر این عمل و جابجایی مولکولهای هوا، عوض شدن عدد کوانتومی مولکولی که سیالهای دست من بود و هر اتفاقی که افتاد، تاثیر این عمل تا قیامت، تا زمانی که خدا خدایی میکند، تاثیر این عمل میماند. این یک نکته است.
نکته دوم این است که وقتی شما میخواهید یک عمل بزرگی مانند ازدواج را انجام بدهید، چه بهتر بر اساس توصیهای که خداوند مثلا از طریق پیامبر اسلام و اولیای خودش مانند اهل بیت علیه السلام توصیه کرده انجام شود. براین اساس اگر میخواهی ازدواج کنی، بهترین حالتش این حالت است، این عمل ازدواج، خوانده شدن خطبه عقد در آن مکانی که به اسم خانه خداوند هست، صورت بگیرد. تاثیر این عمل در زندگی حال شما، در زندگی زناشویی شما در این دنیا تا لب قبر و مردن و بعدش که روح ما تا ابد زنده هست، تا ابد تاثیر این عمل، بهترین حالت ممکن است.
من نمیگویم اگر کسی در مسجد عقد نکند، زندگی بدی خواهد داشت. ما از خوب، متوسط، بد، عالی، بهتر و بهترین، بهترین را انتخاب کردیم. میدانید چه میگویم؟ از صفر تا صد اگر بخواهیم نمره بدهیم، ما میخواستیم عدد صد را برای خوانده شدن خطبه عقدمان انتخاب کنیم. حالا یک وقت کسی در مسجد نمیخواند، ولی در شرایط معنوی دیگری میخواند، نمرهاش 90، 80 یا 70 میشود. یک وقت کسی در حالت مستی، در پارتی عقد میکند مثلا نمرهاش میشود منفی صد. میدانید آن عمل تاثیرش در کائنات، روح شما و ابدیت شما تاثیری که میگذارد فرق میکند.
بخاطر همین من و همسرم تصمیم گرفتیم و گفتیم بر طبق ریاضی کائنات که خداوند از طریق وحی به پیامبرش، منتقل کرده و گفته که بهترین کار این است که عقد را در مسجد بخوانید، ما خواستیم طبق آن عمل کنیم. و همهی زندگیمان را سعی میکنیم بر اساس کلام، توصیهها و رهنمودهای پیامبر و اهل بیت علیه السلام تا جایی که بتوانیم پیاده کنیم.
در خیلی جاها هم نمیتوانیم و وقتی که در اسم دین باریک میشویم، به نظر من اگر بگوییم دین اسلام، خیلی خلاصهاش کردیم. سیستم عظیم اسلام، سیستم عظیمی که برای همهی جنبههای زندگی ما دستورالعمل دارد. حتی میگوید وارد دستشویی که میخواهی بشوی، بهتر است سرت را بپوشانی و دهانت را بپوشانی. چرا؟ امروز علم به این رسیده است که گاز ادرار، گاز بسیار بسیار سمی است. برای مو و مغز ضرر دارد و مغز انسان را سودایی میکند و سبب فکر و خیال میشود. بخاطر همین است که گفتهاند صورت و سر خودتان را بپوشانید.
وقتی این دین زیبا برای همه چیز، این سیستم و استراکچر قدرتمند زندگی به اسم اسلام، دستورالعمل دارد، دستورالعملهایی که داده است منطبق با آن چیزی است که خداوند، کائنات و جهان هستی را بر اساس آن آفریده است. و به ما گفته که چطور راه بروید. چطور غذا بخورید. چی بپوشید و چی نپوشید. چه جوری آب بخوریم، نشسته باشد یا ایستاده و چقدر آب بخوریم. خداوند برای همه اینها فرمول داده است و برای ازدواج هم به همین شکل است.
به خاطر همین بود که مسجد را انتخاب کردیم. جایی که به نام خانه خداوند است. هر روز در مسجد نماز خوانده میشود. کسانیکه در رابطه با عالم ملکوت خوب تحقیق میکنند و یا حتی آن را میبینند، مانند اولیای بزرگ، میفهمند که وقتی نمازی به جماعت به درگاه خداوند خوانده میشود، چه اتفاقاتی میافتد. موقع اذان چه ملائکی از آسمان میآیند و چه ملائکی میروند. چند هزار ملائک پشت سر انسانها برای خواندن نماز صف میبندند. یکی شدن با منبع جهان هستی و خداوند، ملائک زیادی پشت سر ماها میآیند و به ما اقتدا میکنند. اتفاقات عجیب و غریبی در عالم ملکوت در مسجد میافتد. این اتفاقات دائما رخ میدهد و محل عبور و مرور ملائک و اینها است. در یک چنین مکانی خواستیم خطبه عقد ما خوانده بشود و من و همسرم، علاوه بر این که پدر و مادر، عزیزان و نزدیکان را دعوت کرده بودیم، حس میکردیم و این را باور داشتیم که الان عکسهای آن شهدایی که در مسجد بود، روحهای آنها در مسجد حضور دارد. من در دلم به آنها میگفتم که شماها رفتید تکه تکه شدید، شهید شدید که ما امروز در امنیت بتوانیم مثلا ازدواج کنیم. خیالمان راحت باشد. آب در دلمان تکان نخورد و در کشور امنیت کامل داشته باشیم. میدانستم که روح چهارده معصوم، روح اهل بیت علیه السلام انشاالله حضور دارند. روح امام زمان علیه السلام انشاالله در آن جا حضور دارد. با این دیدگاه میخواستیم در آن جا ازدواج کنیم.
پس دلیلی که ما این کار را کردیم و در مسجد خطبه عقدمان را خواندیم، این بود. شما میتوانید اینجوری به زندگی نگاه کنید، میتوانید اینجوری به زندگی نگاه نکنید. هیچ اجباری نیست. مگر ماها ادعا نمیکنیم که روشن فکر و دموکراسی و حقوق بشر و همه چی عالی؟ ما خواستیم اینجوری زندگی کنیم، خیلیها دوست ندارند اینجوری زندگی کنند، دمشان هم گرم. هر کسی میتواند هر جوری که دوست دارد به زندگی نگاه کند و فلسفه و دیدگاه و جهانبینیاش یک جور خاصی باشد. ما نیز این جهانبینی را انتخاب کردیم و لذتش، برکتش و نتایجش را در زندگیمان داریم مشاهده میکنیم.
خدا خیرتون بده واقعا
کم هستند مثل شما اساتید چیزفهم و عاقل. غالب اساتیدی که در حوزه های شبیه به شما فعالیت میکنن با هم مسابقه گذاشتن در بی توجه و بی اعتقاد نشون دادن خودشون به مفاهیم دینی. باز آدم شما رو میبینه دلگرم میشه که هنوز آدم حسابی هست بین اینا.
ممنون
اتفاقا از فانتزی های منم بوده همیشه از سالها قبل که در مسجد ازدواج کنم. امیدوارم خدا توفیق بهم بده، هنوز که مجردم !
سلام دوست عزیز
ممنون از حسن نظر شما و ان شاءالله که بتونید این کار را در مسجد انجام دهید …خداوند کمک حال شما باشد الهی