مقابله با تخیلات جنسی

مقابله با تخیلات جنسی
4.4
(57)

در این فایل صوتی در رابطه با تخیلات جنسی صحبت می کنیم و اینکه چطور با فانتزی ها و تخیلات جنسی مقابله کنیم و بهشون اجازه ندیم که این تخیلات باعث نشن که ما به عادت های بد خودارضایی و مشائل دیگر اینطوری برگردیم. مخصوصاً برای کسانی که پورنوگرافی زیاد دیدن و چشم چرانی زیاد کردن، این تصاویر توی ذهن انسان حک شده و فراموش کردن اونها سخته اوایلش. حتی اگر انسان خودارضایی رو هم کار بگذاره و از نظر فیزیکی خودش رو در پرهیز قرار بده، باز این افکار هجوم میارن.

خاطرات پاتنرهای جنسی و خاطره چشم چرانی هایی که کرده، زنده میشن. مهمترین چیزی که باید در نظر داشته باشیم برای این تخیلات و به قول معروف فانتزی های جنسی، اینه که نباید با اونها بجنگیم و نباید فکر کنیم که اگر این فکرها اومد سراغ من، احساس گناه کنم و نه نه نه نه این فکرها نباید بیاد سراغ من! این فکرها ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، میاد. البته بعد از چند ماه به مرور زمان که انسان چند تا از این چیزهایی که فایل رو میگم، اجرا کنه، خیلی دفعات این هجوم و افکار، کم و کم و کم و به صفر نرسه. شاید هم به صفر نرسه. ولی خوب شاید اینها بیاد. ولی اوائل کار این خیلی زیاد میاد. اگر کسی  تازه پورن رو کنار گذاشته، ذهن و مغزش پر از تصاویر پورنه. و همینجوری اینها زنده میشن.

فقط یک نظاره گر می تونیم باشیم و انکارشون نکنیم. ببینید اگر ما بخوایم اینها رو انکار کنیم، دقیقاً مثل این می مونه که من به شما بگم: لطفاً به یک گربه قرمز رنگ فکر نکن! خوب این جمله باعث چی مشه؟ باعث میشه که حتماً من به یک گربه قرمز رنگ فکر کنم. نمیشه بگی چرا این فکرها به ن هجوم آورد؟ فقط می تونیم بگیم که این افکار هجوم آوردند و دارن در خونه مغز منو می زنن و می خوان وارد بشن. کاری که ما باید بکنیم اینه که بگیم: درسته این افکار میاد و این افکار باعث نخواهد شد که من خودارضایی کنم یا به این افکار بها بدم و در رو باز کنم بیان تو.

مثل خانه ای رو در نظر بگیرید که یک سری رهگذر هستن که آدم های خوبی نیستن و میان در خونه رو بزنن و ببینن که در رو باز می کنیم بیان تو یا نه؟ ما در رو باز نمی کنیم برای شما. ما که می دونیم شما آدم های بدی هستید و اومدید. اومدن شما تقصیر من نیست که دارید در می زنید. ولی من در رو باز نمی کنم. و هر چی که در رو باز نکنید، خبرها پجخش میشه و میگن: اون خونه در رو روی هیچکس باز نمی کنه و بریم سراغ یه خونه دیگه.

اینها تعبیر و مثالی بود که راحت تر بتونیم این مکانیسم رو پیاده کنیم. پس با این افکار نمی جنگیم و می پذیریم که اومدن. قدم بعدی اینه که سریعاً همون لحظه می تونیم مراقبه کنیم. یعنی دعا کردن و مراقبه کردن دو تا از تکنیک های بسیار قدرتمنده. من خودم همیشه دعا می کنم. همیشه از ذکر استغفرالله استفاده می کنم. میگم: خدایا منو ببخش. من به سمت تو بر می گردم. حتی خیلی وقت ها این دعاهای خودمونی هر کس هر جور که می خواد با خدا حرف بزنه، می تونه حرف بزنه.

یه جاهایی میشه که انسان از خداوند التماس می کنه و میگه: خدایا خواهش می کنم به من کمک کن. خدایا من بدون تو واقعاً نمی تونم از پس این افکار و تخیلات جنسی بر بیام. خواهش می کنم کمکم کن. خدایا من عشق تو رو می خوام. من شهوت رو نمی خوام، من بعد فیزیکی مسائل جنسی رو نمی خوام. خدایا من تو رو می خوام. کمکم کن و دستمو بگیر. خدایا تنهام نذار. و واقعاً در مواقعی که انسان در اوج تفکرات جنسی هست و این تخیلات به انسان هجوم میاره، اگر انسان خداوند رو صدا بزنه، فوق العاده قدرت می گیره.

توی بحث خودارضایی هم همین تکنیک رو گفتیم. توی بحث خیالات هم همینو میگیم. چون میشه مثلاً در طول روز، یک روز عادی کاری شما نمی دونید این فکر کی قراره به شما حمله کنه. به محض اینکه حمله کرد، ما اسم خدا رو میاریم. میگیم: اومدش! آدم بده داره در می زنه. میگیم: خدایا کمکم کن. این اومده داره در می زنه، ما نمی خوایم درو باز کنیم. دیگه تموم شد. این اسم خدا رو آوردن دیگه سریع ترین روش هست.

مراقبه کردن و مدیتیشن کردن هم اینطوره که انسان بشینه و یک تصویر زیبا از یک منظره خیلی خوب در نظر داشته باشه. یک طبیعت خیلی خوب، یک جای زیبا رفته و می تونه تصویرها رو زنده کنه، وقتی که اون تصویرهای جنسی یا پورن و هر چیزی هست، بخواد به اونها فکر کنه، اون تصاویر رو بخواد تداعی کنه. هر وقت اون افکار اومد و متوجه شدیم که اونها اومدن، به اون صحنه زیبا فکر کنیم. یعنی جایگزین می کنیم. مغز یاد میگیره که انگار فرمول عوض شده و یه سری عصب ها و نورون های دیگه توی مغز ارتباطشون قوی تر میشه و باعث میشه اون تصاویر خوب و زیبا و طبیعت توی ذهنش بیاد.

من واقعاً به شما قول میدم اگر اون لحظه هایی که شیطان یا این افکار منفی که صد در صد شیطان پشتشه، وقتی که به انسان حمله می کنه، اگر واقعاً ما خدا رو یاد کنیم و به هر قیمتی که شده مقاومت کنیم و اون موج وسوسه رد شه و بره، بعدش حال بسیار خوبی رو تجربه می کنیم. این رو من خودم بارها و بارها تجربه کردم. وقتی که در مالزی بودم و مثل همین الان به لطف خداوند در پرهیز جنسی بودم و خیلی برام مهم بود. ولی خوب اون موقع اوایل پرهیز جنسی من بود و افکار و تخیلات خیلی بیشتر بود. ساعت یک یا دو نصفه شب آنچنان فشار روحی به من وارد شد که با تمام وجود دلم یک آغوش می خواست. یعنی حس می کردم وسط سینه یک من یک حفره بسیار عمیقی درست شده و دلم می خواد یه نفر باشه که من او رو در آغوش بگیرم!

اینقدر حالم بد شد، اینقدر فشار بهم اومد که یه بالشت داشتم، بغلش کردم و شروع کردم به گریه کردن! گفتم: خدایا تحمل می کنم، خدایا من تو رو انتخاب می کنم، من تو رو می خوام. نمی خوام شهوت سراغ من بیاد. خدایا کمکم کن. و باورتون نمیشه چند ثانیه یا یک دقیقه که این حالت طول کشید که گریه م کردم و خدا رو صدا می زدم، در حالی که اون بالشت رو بغل کرده بودم، دقیقاً اون صحنه رو یادمه.

این گذشت. و یکی از قوی ترین هجوم های افکار و وسوسه و شهوت بود که مثل یک سیلی که نمی دونم این انرژی از کجا بود و چی پشتش بود، البته من میگم معتقدم که صد در صد شیطانه که اینها رو به وجود انسان میندازه. مثلاً خوابی، یه جورایی انگار به نوعی با تو گوشی انسان رو بیدار می کنه و حمله می کنه! ولی فقط خدا می تونه اون موقع مثلاً یک یا دو نصفه شب، اون موقع هیچ پناهی به جز خداوند نیست. و اینقدر قدرت وسوسه شدیده که فقط و فقط خداوند می تونه از پس شیطان توی اون لحظه بر بیاد.

حالا مثلاً اگر توی روز باشه، بیدار باشه، انسان حواسشو پرت می کنه. یه تلفنی، یه کاری می کنه. ولی وقتی که خوابی و توی خواب و بیداری هستی و این وسوسه هجوم میاره، اگر ما بتونیم ردش کنیم، خداوند فوق العاده عواید معنوی بسیار بالاتری به انسان میده. و خدا پیش فرشته ها افتخار می کنه و میگه: ببینید که این بنده من داره تلاش خودشو می کنه. منم تنهاش نمی ذارم و دستمو از توی دستش رها نمی کنم و می کشونمش بالا.

و شاید یکی دو بار بیشتر برای من همچین اتفاقی نیفتاد. و برای هر کسی یکی دو بار همچین موج وسوسه ای خواهد اومد و ما باید خودمون آماده کنیم. یک دوستی بود که از ایشون پرسیدم، ایشون هم توی پرهیز بودن؛ به من گفتن: جواد آماده شو با تمام قوا، ارتش خودتو بسیج کن و آماده حمله وسوسه ها باشه! یکبار برای همیشه! به قول خودمون مرگ یکبار شیون هم یکبار. البته ایشون مالایی بود و این ضرب المثل برای ما ایرانی هاست. ولی دقیقاً مصداق همینه. گفت: آماده شو!

اینکه بعضی از متدها میگن: نه! شما اول خودارضایی رو کنار بذار، مثلاً اگر هر روز خودارضایی می کنی، تبدیل کن به هفته ای یک بار، هفته ای دو بار و کمش کن، کمش کن تا اینکه کم کم به صفر برسه. و این اتفاق اصلاً نمی افته. این روشی هستش که همینطور انسان رو توی اون اعتیاد نگه میداره. ولی دوستم به من گفت: اگر می خواهی شهوت رو کنار بگذاری، ایشون هم یک فرد فوق العاده روحانی و معنوی بود و می دونست که هر کسی توی مسیر معنوی بخواد وارد بشه، بزرگترین چالشش مسأله جنسی و شهوته کلا!.

خوب منم مجرد بودم و از خانمم جدا شده بودم و نمی خواستم گناه کنم، به من گفت: راهش اینه. با تمام قوا لشکرتو آماده کن و آماده باش! فکر نکن بهت حمله نمیشه! بهت حمله خواهد شد و مقاومت کن. به هر قیمتی که شده با چنگ و دندون مقاومت کن و خدا رو صدا بزن. این صحبت ایشون توی ذهن من بود تا اینکه اون شب این اتفاق افتاد و نصفه شب هجوم وسوسه و حالا وسوسه جنسی هم نبود! فقط وسوسه این بود که من یه نفرو می خواستم. به هر قیمتی که شده! یعنی اگه من ذهنمو آزاد میذاشتم به من می گفت: به هر قیمتی که شده یه نفرو رو جور کن، همین الان یه نفر باید توی بغل تو باشه! و به لطف خدا به لطف خدا این وسوسه رد شد و رفت…

و بعد از اون فرداش حس کردم که خیلی قوی تر شدم. این نبود که بگی: یه وزنه زدی و یه کم قوی شدی؛ نه! توی بحث بدنسازی انگار یهو شش ماه ورزش کرده باشی و این شش ماه ورزش، انرژیش اومده باشه توی وجودت توی یک روز! یعنی مقابله کردن با یک وسوسه قوی گاهی اینقدر انسان رو می کشونه بالا که شاید توی روش های دیگه سال ها انسان نتونه از نظر معنوی شد کنه. و این لطف خدا بود. قصد تعریف از خود نیست. قصد اینه که من دردی که من خودم کشیدمو دارم میگم، برای کسانی که دچار این مسأله هستن، بدونن این شهوت حمله می کنه. این شهوت خواهد اومد. ولی ما به لطف خداوند، خداوند رو صدا می زنیم.

و اون گریه ای که من اون شب کردم، خیلی ارزش داشت. خیلی کمکم کرد و رها شدم. اون بود که از اون به بعد خیلی راحت دیگه وسوسه های بعدی که می اومد، انگار دیگه هیچی نبود. مثل اینه که غول مرحله آخر رو کشته باشی! همچین حسیه. پس از وسوسه ها و از تخیلات جنسی نترسیم و بدونیم که اونها هم به امید خدا و با یاد کردن نام خداوند و التماس کردن از خداوند، می تونیم به راحتی از پس اونها بر بیایم.

 

میانگین امتیاز 4.4 / 5. تعداد آرا: 57

6 دیدگاه برای “مقابله با تخیلات جنسی

  1. Nejat گفته:

    با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات
    واقعا این وسوسه ها خیلی پیچیده و ناگهانی
    فقط و فقط باید خودمون به خداوند بسپاریم و اون قسمتی که مربوط به ما میشه منظورم پرهیز و کنار گذاشتن عوامل تحریک کننده است رو انجام بدیم بقیش دست ما نیست و دست خداست و خودش میدونه چطور ما رو حفظ کنه
    تجربه شخصی من این که هر روز دوبار سوره یس رو میخونم و هدیه میکنم به حضرت ابوالفضل العباس(ع ) و ایشون رو به درگاه خداوند واسطه قرار میدم تا تمام اعضای مس به طلا و خودم اون روز پاک بمونیم (البته گفتم باید عوامل تحریک کننده رو حذف کنیم )

    • مس به طلا سلمانی گفته:

      سلام دوست عزیز…
      بسیار عالی وممنون از اینکه تجربیات خودتون رو را با ما در مسیر پاکی به اشتراک گذاشتین بسیار ممنون…

  2. sirmilad1370 گفته:

    با سلام خواهشمن است در مورد تخیلات بیشتر بحث کنید و یک فایل جامع و کاملتر را در سایت قرار دهید

دیدگاهتان را بنویسید