در این مقاله افسردگی بعد از قطع مصرف شهوترانی و قطع خودارضایی رو مورد بحث قرار میدهیم.
شاید این سؤال و این مشکل برای خیلی از کاربرهای عزیز پیش اومده باشه که بعد از اینکه یکی از مصادیق شهوت رو که بهش دچار بودند رو کنار میگذارند، یک حس افسردگی و به قول معروف “حال بدی” سراغ انسان میآد.
حالا مصادیق شهوت چی میتونه باشه؟ خودارضایی، دیدن فیلمهای پورن، روابط نامشروع، رابطه های چتی، رابطه عاشقانه در دنیای مجازی و چت، روابطی که خیانت در اونها اتفاق میافته، حتی چتهای غیر عاشقانه، چتهایی مثل یک خانم شوهردار با یک آقایی که اصلاً رابطه عاشقانه و احساسی در بینشون نیست، اما مدتها بدون اطلاع شوهرش با آقایی در رابطه با مسائل مختلف چت میکنه، یا آقایی که متأهل هست و با یک خانمی چت میکنه و به ظاهر اسم اون رو چت غیر عاشقانه و یا غیر جنسی میگذاره، اون هم از مصدایق شهوت هست.
و کلاً خوندن داستانهای سکسی، دیدن داستانهای سکسی همه اینها مصادیق و زیر مجموعه های شهوترانی هستند و هر کس به هر کدوم از اینها دچار هست، به لطف خدا مثلاً به جایی رسیده که تصمیم گرفته این کار رو کنار بگذاره و اون کار رو ترک میکنه. معمولاً اتفاقی که میافته اینه که بلافاصله وقتی اون کار رو کنار میگذاره، بر خلاف انتظار خودش به جای اینکه حالش خوب بشه و از این اعتیاد و شهوت رها بشه بجای اینکه حالش خوب رو تجربه کنه، معمولاً بلافاصله بعدش انسان حال بدی رو تجربه میکنه. افسردگی، غم و غصه سراغ انسان میآد. گاهاً طرف عصبی و پرخاشگر میشه یا بی حوصله و غمگین و نا امید از زندگی میشه و پیش خودش میگه: من این کار رو کنار گذاشتم به امید اینکه حال خوب رو تجربه کنم، چون حتی اون لذت هم همراه با درد بود، حالا که اون کار رو کنار گذاشتم عوض اینکه حالم خوب بشه، اینقدر حالم بد شد بر عکس! چیکار کنم؟
دلیل اصلیش اینه که افسردگی، پرخاشگری، غم و غصه توی وجود ما بوده، مدتها و سالها توی وجود ما بوده، ولی ما به خودمون این اجازه رو نمیدادیم که این احساسات غم و افسردگی خودشون رو نشون بدن. ما چیکار میکردیم؟ به محض اینکه یک کم افسردگی سراغ ما میاومد، میرفتیم خودارضایی میکردیم، میرفتیم فیلم پورن میدیدیم، میرفتیم روابط نا مشروع میگذاشتیم، یک ذره توی زندگی مشکلی پیدا میکردیم میرفتیم یک نفر رو پیدا میکردیم که باهاش چت کنیم و ساعتها درد دل کنیم و اون درد دل کردن رو به عنوان مسکن و مرهمی بر اون افسردگی که از قبل توی وجودمون بود استفاده میکردیم. یعنی میاومدیم تمام این مصادیق شهوت رو به عنوان مسکن استفاده میکردیم. و برای همینه که وقتی این کارها رو کنار میگذاریم، تازه این دردهای اصلی که مشکل اصلی ما هستند، خودشون رو نشون میدن. کسی که افسردگی داره به قول معروف افسردگیش میزنه بالا. کسی که آدم پرخاشگریه خشمش میزنه بالا. کسی که آدم نا امید از زندگی هست و افکار خودکشی داره، اون حالاتش میزنه بالا.
بنابراین این مشکلات در ما از قبل وجود داشتن و ما اونها رو کرخت میکردیم.
دقیقاً مثل اینکه قسمتی از بدن ما زخم بوده و ما به جای اینکه بهش برسیم و اون رو خوب کنیم، دائماً مسکنهای قوی در اون تزریق میکردیم که درد رو حس نکنیم. “دقیقاً خودارضایی این کار رو با انسان میکنه”. دردهای ناشی از زندگی و افسردگی و هر مشکل دیگه ای که انسان داشته، برای رهایی از اون مشکل سریع به سمت خودارضایی پناه برده. قبلاً هم گفتیم که Sexualize میکردیم. ما استرس، نگرانی، ناراحتی، غم و غصه و تمام اینها رو به سکس تبدیل میکردیم و یک مرهم سکسی روی اونها میگذاشتیم. طرف مثلاً چکش داره وا میخوره، مشکل مالی داره، یه ذره بهش فکر میکنه ترس سراغش میآد، ناراحت میشه میگه: خب ولش کن بذار برم یه کم فیلم پورن نگاه کنم یه کم آروم بشم. “یعنی فرار از واقعیتهای زندگی“.بنابراین وقتی که ما مصادیق شهوت رو کنار میگذاریم این دردها سراغ انسان میآد.
حالا باید چکار کنیم؟ راهکارش چیه؟ هیچ راهکاری جز تحمل کردن نداریم. دقیقاً مثل اون زخمی که توی وجود ما بوده، طرف دستش در رفته، یه مشکلی توی استخونش به وجود اومده و همینطور مسکنهای بسیار قوی تزریق میکرده که اصلاً درد رو حس نکنه. یعنی عصبهای بدنش رو کرخت میکرده و حالا که مسکن رو قطع میکنه این درد شروع میکنه و باید درمان بشه. این دست باید جا بیفته یک مدتی درد رو تحمل کنه تا اینکه خوب بشه. و برای رهایی از خودارضایی و دیگر مصادیق شهوترانی هم دقیقاً به همین شکل هست. ما باید مدتی درد رو تحمل کنیم و “اونجایی که درد و افسردگی سراغ انسان میآد و انسان میخواد نا امید بشه از اینکه چرا من این کار رو کنار گذاشتم؟ اونجاست که معنویت و خداوند به کمک انسان میآد“.
یعنی انسان دردی رو تحمل میکنه بخاطر اینکه درمان بشه. این دردیه که خودش درمانه. یعنی درد واقعی نیست. این درد درمانی هست. دقیقاً مثل درد جا انداختن یک دست یا پایی هست که در رفته و وقتی که جا میندازی درد داره. اما ما باید اون درد رو تحمل کنیم. هیچ راهی جز این نداریم که تحملش کنیم و بدونیم که به امید خدا هر روز که بگذره بهتر و بهتر و بهتر میشیم تا جایی که خوب خوب میشیم و اصلاً خندمون میگیره که چرا من اونکار رو میکردم؟ چرا من اون مسکن رو تزریق میکردم؟ چرا خودارضایی و دیدن پورن رو انجام میدادم؟ بعد که انسان به طور کامل درمان شد، به گذشته خودش میخنده و حاضر نیست اون حال خوب درمان شدگی و اون حال خوب رهایی از اینها رو با تمام دنیا عوض کنه.
واگر کسی بعد از مدتی مثلاً چندین ماه از رهاییش بگذره و به قول معروف”پاکی از شهوت” رو به دست بیاره، دیگه حاضر نیست به هیچ عنوان برگرده به زندگی قبلیش. حتی اگه پول بهش بدن یا وعده وعید بهش بدن، دیگه طرف وقتی که از یک مرزی رد بشه دیگه به هیچ عنوان حاضر نیست برگرده به انجام دادن اون کارها و برگرده به اون نقطه ای که اصلاً تصورش هم براش غیر ممکنه اگر فکر کنه که من دوباره برگردم به اون دنیای تاریکی که توش قرار داشتم. بنابراین دوستان باید تحمل کنیم و برای ترک خودارضایی روز به روز باید بگیم: خدایا من اگر امروز رو بتونم به کمک تو این کار رو انجام ندم، دیگه کافیه برام. دیگه فکر فردا رو نباید بکنیم. “همین امروز”. گاهاً حتی ساعت به ساعت! خدایا کمکم کن من یک ساعت این کار رو انجام ندم. یک ساعت که گذشت دوباره خدایا همین یک ساعت رو کمکم کن این کار رو انجام ندم. تا اون چند ساعتی که بیدار هستید بگذره و به امید خدا پاک و بدون انجام این کار به رختخواب برید و چند روز که این کار تکرار بشه، قدرت ما در کنترل ور در انجام ندادن اون کار بیشتر و بیشتر میشه.
و نگران این افسردگی و حال بدی نباشیم. چون کاربرانی بودند که پیام دادن چرا ما حالمون بد شده؟ چرا من عصبی شدم؟ توی خونه هر کی حرف بزنه میخوام به قول معروف پاچه شو بگیرم و عصبی میشم؟ چرا؟ چونکه مسکن استفاده نمیکنی دوست عزیز. خودارضایی نمیکنی. مسکنهایی که روی این درد و خشمت میگذاشتی رو دیگه استفاده نمیکنی و برای همینه که الان عصبی و پرخاشگر هستی و تنها راهش تحمل کردن، زیاد دعا کردن و زیاد نوشتن هست. زیاد دعا کردن از نوع نوشتن میتونه خیلی به ما کمک کنه. هم دعای لفظی و شفاهی، نماز خوندن و مخصوصاً نوشتن. همه اینها باید در کنار هم باشه که بتونه به ما کمک کنه تا از این بحران اوایل ترک خودارضایی و شهوترانی عبور کنیم.
فرمایشتون متین.ولی مشکل دقیقا سر پیدا کردن کسی هست که اونم خودارضایی داشته باشه و بخواد تغییر رویه بده
درسته سخت هست ولی غیر ممکن نیست.
و خبر خوب اینه که اگر کسی بتونه ارتباطش رو با خداوند تقویت کنه، دیگه لازم نیست با یک انسان دیگه درد دل کنه . مهم، درخواست کمک از بیرون از خود و حساب نکردن روی اراده ی تضعیف شده ی فرد مبتلا به شهوت هست.
درود بر شما جناب زارع عزیز
من هم در دوره ای از زندگی ام خیلی زیاد درگیر این اتفاق بودم و همش فکر میکردم که اگه کارم اشتباه بود که نباید اینقدر بعد از ترکش حالم بد بشه ولی وقتی الان مقاله ی شمارو خوندم دقیقا فهمیدم که این یه کرمی بود توی وجود خودم که به قول شما تا حالا خودشو نشون نداده بود و وقتی خودارضایی کنار رفت خودشو نشون داد
ممنونم از شما به خاطر مطلب فوق العاده تون
سلام.
حسرتی که بعد از عمل خودارضایی به همراه داره بیشتر از حسرتی است که هیتلر بعد از شکست داشت.این شاید یه جوک باشد ولی واقعا حقیقته البته به بعضی ادما صدق میکنه
سلام دوست عزیز…
بله درست هست حس لذت از خودارضایی انی هست و یک لحظه اما حس درد ان همچنان وجود دارد..
سلام خدمت آقای زارع عزیزم من هم اول ترک خودارضایی وسواس کنارم اومد بود فکر میکردم ای وای اگر آلت تناسلیم بلندنشه چی کنم ولی همه رو تحمل کردم از شما خیلی ممنونم که منو نجات دادید.
سلام دوست عزیز…
خدا را شکر که در مسیر پاکی هستین و از این افکار نداشته باشید..
سلام شما فرمودید افسردگی از قبل در ما بوده و ما آنرا کرخت می کردیم یعنی خودارضایی عامل افسردگی نبوده؟ و به عنوان مسکن عمل میکرده؟اگه به عنوان مسکن هست این که خوبه و یه سوالم این هست که شما مثال مشکل استخوانی رو زدید خب اگه برا مشکل شکستگی یا دررفتگی به پزشک مراجعه نکنیم که خوب نمیشه حالا باید برا رفع افسردگی هم به پزشک باید مراجعه کنیم وقتی عامل افسردگی این عمل نباشه
ببخشید من احساس میکنم تو متنتون یه شبهاتی وجود داره هم صورت توضیحتون و هم مثال ها
سلام دوست عزیز..
بله خودارضایی خودش هم مسکنی برای افسردگی استفاده میکنند و هم خودش افسردگی را بالاتر می برد در واقع مشکل را حل نمیکند وفقط سرکوب میکند برای لحظاتی برای در مان افسردگی هم میتوانید به مشاور مراجعه کنید و هم میتوانید خودتان دست به کار شوید چون مهم شما هست که حرکت کنید ودر همان حالت نمانید چون هر چه بیشتر در این حالت بمانید بیشتر افسرده میشوید واتفاقات ناگوار اتفاق خواهد افتاد…
کاملا واضح بفرمایید در کجا شبهه برای شما درست شده است.
سلام 35روز از ترکم میگذره حال روحیم تعریفی نداره ولی جسمانی داغون شدم لرزشام زیادشدن ضعف بدنی پیداکردم استرسم بیشتر شده اصلا آرامش اوایلو ندارم تمرکزم که هیچ چرا اینجوریه اخه سری قبل تو این مدت خیلی شادبودم
ولی دم بالای سری گرم یه چیزای نشونم میده که باعث میشه باقاطعیت تو این راه بمونم
سلام دوست عزیز…
روزهای اول ترک اینها طبیعی هست بخاطر پاکسازی جسم و روح باید به خودتون فرصت بدین و نگران نباشید بیشتر استراحت کنید
بیشتر پیاده روی داشته باشید و اگاهی خودتونو از این بیماری بالا ببرید شما متوکل شدین ادامه بدین ما هم هستیم کنار همه شما عزیزان .
اقای زارع چهل و خورده ای از ترکم گذشته یعنی شمابازم این مدت ترکو روزای اول میدونید؟عجیبه که احساس حقارت و افسردگی من تو این مدت به کمک نماز اول وقت و تلقین و امید از بین نرفته برعکس خیلیای دیگه…فکرمیکردم بیشتر از اینا بتونم پیشرفت کنم
سلام
دقیقا وقتی این مطلب رو خوندم و به سابقه خودم رجوع کردم دیدم که دقیقا برای فرار از واقعیتهای زندگی و کم کردن استرس ها روی می اوردم به این مسکن ها ی مخرب که در واقع لذتی زودگذر هستن و روند افسردگی و حال بد رو تشدید میکنن و همونطور که جناب زارع فرمودن بدتر فرد تو این چرخه اعتیاد گیر میافته.. ولی وقتی رو خودم کار کردم و تونستم با واقیتها کنار بیام(میتونه شکست، ناکامی، از دست دادن، فشارهای کاری مالی خانوادگی،.. باشن) و دیدم رو نسبت به اینها تغییر دادم به جنبه های مثبت هر وضع توجه کردم ، دیدم که ” دعا کردن زیاد نوشتن و تحمل کردن ” بهترین کمک کننده هست و نیازی به مسکن های لحظه ای و پر از عوارض ندارم..
ممنون از مطالب عالیتون.
سلام راستش سوال منم اینه که من هر وقت دوران خودارضاییم به صورت روزانه در میاد و ادامه دار میشه بعد از یکی دو هفته که توش گیر میافتم شروع میشه به احساس تپش قلب و خستگی وبعد از چند روز انجام ندادن اضطراب شدید به همراه افسردگی و گریه میاد سراغم طوری که نیاز به دکتر اعصاب و قرص اعصاب پیدا میکنم. حالا میخوام بدونم ریشه این اضطراب و افسردگی و استرس خود ارضایی هست وایا بعد ترک به مرور میسه به روزهای بدون اضطراب و افسردگی برگشت
دقیقا ، من خودم هم همین مشکل رو دارم ، خیلی خیلی زیاد وسواس ، افسردگی ، تپش قلب ، اظطراب ، و و و ، قطعا اینا بعد از ترک میاد ، هرکسی نمیتونه تحمل کنه باید قوی باشی ، باید ترکت مداوم باشه شاید 1 سال طول بکشه
سلام دوست عزیز
بله مسیر مسیر سختی هست اما واقعاً پاکی بعد از آن بشدت حال رو بهتر و بهتر خواهد کرد و انرژی پاکی توصیف ناپذیر است، به سختیش در کل می ارزه برای کسی که طالب آرامش است ..