ویدیویی در سایت و کانال مس به طلا منتشر کردیم در رابطه با روزه داری و قدرت بسیار زیادی که روزه داری به ما میده که از پس همه وسوسه های نفسانی بر بیایم و همچنینی اختیار و عنان نفس خودمونو در دست بگیریم و هر کاری که می خوایم در بعد معنوی یا مادی انجام بدیم. سؤالاتی در رابطه با اون ویدیو مطرح شد.
مثلاً کاربری که گفته بودن: من کلاس یازدهم هستم و امتحاناتم توی امسال خرداد می خوره توی ماه رمضان و علاوه بر اون باید روزی نه ساعت توی مدرسه باشم و خیلی سنگینه برام و پارسال که روزه گرفتم ، معدلم یک نمره کم شد. و امسال رو چیکار کنم؟ موندم سر دو راهی که روزه هامو نگیرم. یعنی روزه هامو بخورم که انرژی داشته باشم و در امتحانات نمره خوبی کسب کنم؟ یا روزه هامو بگیرم و این روزه داری باعث بشه که نمراتم کمتر بشه و مثلاً معدلم مثل پارسال یک نمره کم بشه و سر این دو راهی موندم که چیکار کنم؟ و هر کاری که شما بگید ، من انجام میدم.
سؤالی که از من پرسیدید ، جوابش بسیار بسیار روشن و واضح هست. منتهاش شنیدن این سؤال و پیدا کردن این پاسخ در زندگی شما خیلی شهامت می خواد. چرا؟ چون به احتمال زیاد اولین نفراتی که به شدت با شما مخالفت خواهند کرد ، پدر و مادر و سیستم آموزشی شما خواهند بود. مگذر اینکه پدر و مادرتون سطح درک و بینش بسیار بالاتری از عوام داشته باشن. یکی از بزرگترین تأسف هایی که ما باید بخوریم اینه که: خیلی از پدر و مادرهای عزیز کشور ما در تربیت فرزندان اصالت رو به نمره و اصالت رو به تحصیل کلاً میدن.
زیر بنا و اصالت در بعد روحی و معنویست
و شاید هیچ وقت هیچ اصالت و اهمیتی به بعد روحی و معنوی فرزندشون ندن و اگر فرزندشون نمره شون خوب شد ، دیگه در تربیت فرزندشون موفق بودن و به خودشون نمره بیست میدن و فقط معدل و فقط نمره و تحصیل فرزند میشه تنها فاکتوری که پدر و مادر بخوان خودشون رو بسنجند که آیا خوب بچه تربیت شده یا خیر؟ که من به شدت با این قضیه مخالف هستم و اصالت باید به معنویت داده بشه. یعنی اصل و زیربنا و ریشه اصلی تربیتی یک فرزند فقط معنویت و ارتباط او با خداوند و شناختن روح خودش ، شناختن ارزش روح خودش هست و اینکه بدونه توی این عالم برای چی اومده؟
حالا بخواد نمراتش خوب بشه ، بخواد نمراتش بد بشه. هیچگونه اهمیتی نداره. نه اینکه ما بخوایم بچه ها رو به تنبلی دعوت کنیم. نه! درسش هم بخونه. ولی اصالت و زیربنای اصلی تربیتی باید معنویت باشه. خوب با این صحبتی که من کردم ، دیگه جواب کاملاً مشخصه که به شدت من توصیه می کنم که شما اولویت رو به روزه داری بدهید.
و این رو هم بگم: واقعاً باعث تأسفه که سیستم آموزشی یک کشور مسلمان اینقدر احمقانه باشه که بیاد تموم امتحانات رو بندازه توی ماه رمضان. که اگر امتحانات تلاقی پیدا م یکنه با ماه رمضان ، هیچ تدبیری برای اون نیندیشن. و اولویت رو به روزه داری شاگردان و اونهایی که به سن تکلیف رسیدن ، به اونها اولویت رو ندن. یعنی اصالت رو به خوراک معنوی دانش آموزان ندن. که این از خصوصیات آخرالزمان هست. که ما در آخرالزمان داریم زندگی می کنیم. که چیز طبیعی هست. اگر شما پسر من بودید ، به شما می گفتم که اگر امسال همه نمراتت زیر ده بود و همشو افتادی ، هیچ اشکالی نداره. روزه ات رو بگیر.
اولویت مادی یا معنوی؟
و اگر هم دوست داشتی کلاً توی اون یک ماه رمضان حالش رو نداشتی مدرسه بری ، مدرسه نرو. هیچ اشکالی نداره. یکسال هم عقب بیفتی. فدای سرت. فدای روح نازنین الهی تو. اصلاً بیفت. اصلاً مدرسه نرو. خودم میرم با مدیر صحبت می کنم میگم: پسر من یک مؤمن مسلمانه و می خواد روزه بگیره. می خواد امتحاناتش خوب بشه ، می خواد بد بشه ، هر وقت دلش خواست توی اون یک ماه میاد مدرسه ، هر وقت هم دلش نخواست ، نمیاد.
میگم که گفتن این صحبت ها خیلی جنجال بر انگیزه و شاید صدها و میلیون ها پدر و مادر اگر اینو بشنون به شدت مخالفت کنن. ولی حرفیه که باید زده بشه. دلیل هم داریم به خاطرش. نظر شخصی من نیست. پیامبر اسلام و همه اهل بیت میگن: شما در طول ماه رمضان کار دنیوی رو تا میشه سبک کنید. و بچسبید به آخرت و رشد روحی و معنوی که اون برای شما خیلی بهتره از هر آنچه چیز مادی که بخواید به دست بیارید.
و همین کارو می کردن. بزرگان ما در طول ماه رمضان کلاً فاز زندگی اونها می چرخید. یعنی ماه رمضان اولویت اول زندگیشون میشد و همه چیز بر اساس اون تنظیم میشد. یعنی اول روزه داری ، سحر پا شدن ، سحرخیزی و همه اینها در اولویت قرار می گرفت و جایگاه عالیشون رو اینها در زندگی به دست می آوردن و همه چیز عالی. و بعد اگر وقتی ، انرژی ، چیزی می موند ، اون رو صرف امور دنیوی می کردند. اگر هم نمی موند که نمی کردن. می گفتن: ماه رمضانه و ما مهمان خدا هستیم. خیلی انسان باید ساده لوحانه فکر کنه که بیاد روزه اش رو نگیره و فکر کنه در این عالم در این جیفه دنیا چه چیزی می خواد به دست بیاره؟
اولویت قدرتمندترین رهبر جهان در چه بود؟
در قبال اینکه فرصت روزه داری در ماه رمضان رو از دست داده. اگر میلیاردها ، تریلیاردها پول به انسان بدن ، ارزش یک روز روزه در ماه رمضان از دست بده ، نداره واقعاً. ماها فکر می کنیم که سرمون خیلی شلوغه و ماه رمضان وقتی بیاد ، ما از کار و زندگیمون می افتیم. اصلاً اینطور نیست. مثال بارز و قدرتمندش حضرت امام خمینی رحمت الله علیه هستن. که افرادی که از اطرافیانشون بودن و شرح حال ازشون گفتن ، میگن: وقتی که ماه رمضان می شد ، دیگه کسی ایشونو نمی دید. ایشون کلاً وقف عبادات بودن.
چه کسی؟ کسی که هبر یک کشور هست. یعنی مسؤلیت یک کشور و مملکت داری به دوئش ایشون بود. ولی در ماه رمضان تموم شد. مملکت و همه چیز تعطیل. اصلاً روش زندگی ایشون اینطوری بود. مثلاً رئیس جمهور یک کشوری اگر می رفت ملاقاتشون ، وقت نماز یعنی تمام! رئیس جمهوری ، باش! نماز مهمه. چرا؟ چون ایشون ارزش قدرت روحی رو می دونستن که کل این رئیس جمهور و سیاسی و همشون بخشی از جیفه دنیا هستن. به درد آخرت انسان نمی خورن.
و اتفاقاً کسی که در مملکت داریشون این کارو می کردن ، توی ماه رمضون تموم تمرکزشون روی معنویت و الهیت و منبسط کردن روح بود ، به جز جلسات خیلی ضروری خاص سیاسی که به روزه داریشون لطمه نخوره ، ایشون می پذیرفتن. ولی اینقدر که روح بزرگ بود ، اینها چیکار می کردن؟ روزه داری و عبادت رو در اولویت قرار می دادن و نتیجه اش چی می شد؟ این می شد که در امر رهبری و مملکت داری از همه رهبران جهان قدرتمند تر و با سیاست و با درایت تر برخورد می کردن. در بعد معنوی ، معرفت و عرفان از همه بهتر عمل می کردن.
عزت، موفقیت ، زندگی خوب با معنویت
کتاب های معنوی و عرفانی ایشون اینقدر سنگینه که هر کسی نمی تونه اصلاً بفهمه. اینقدر سطح بالا ایشون درک کرده بودن. خوب این نمونه اش. ما از رهبر یک مملکت بیشتر مشغله داریم؟ اصلاً اینطور نیست.
می دونم که شبهات زیادی مطرح میشه. کسانی که که مخالف دین هستن. کسانی که از اتاق فکر اسرائیل صحبت هایی که پخش میشه و میاد توی فضای مجازی. که میگن: مردم دارن توی این دوره زمونه دنبال ساختن و علم و تکنولوژی و پیشرفت هستن. شما روزه می گیری بیحال افتادی یک گوشه! عجب شما عقب افتاده هستید! مردم دنبال این هستن که چطور اتم رو بشکافند ، شما گیر دادی به اینکه با پای راست برو دستشویی ، با پای چپ برو دستشویی! چقدر شما ابلهید!
در صورتی که بر عکسه! خود اونها می دونن کسی که نشست سر سجاده اش ، کسی که با خداوند ارتباطش رو برقرار کرد ، به دستورات خداوند احترام گذاشت ، اون فرد چه اتفاقی براش می افته؟ توی درس ، توی کار ، توی همه چیز در زندگی خیلی جلوتر از میلیون ها و میلیاردها نفر می افته. چرا؟ چون قرارداد و تعاملش رو با خداوند قرار داده. کسی که خدا بخواد بهش عزت بده ، موفقیت بهش بده ، دیگه هیچکس توی این دنیا نمی تونه با او رقابت کنه.
من فرض می کنم شما پسر من و بچه خود من هستی. اگر بچه خود من هم بود ، همینو بهش می گفتم. ماه رمضان مال روزه داری و عبادته. لابلاش درستو خوندی ، خوندی. نخوندی ، هم نخوندی! چرا؟ چون شما روزه دار هستی. و این هم بگم: شما اگر نیتت اینه که روزه داری کنی و با خداوند ارتباط خوبی برقرار کنی ، چه بسا امتحاناتت خیلی بهتر هم از سال های قبلی بشه.
روزه داری و نماز اولویت زندگی یک مسلمان
و اصلاً لزومی نداره نه ساعت در مدرسه جون بکنی. من جای شما بودم ، این فایل رو برای پدر و مادرم پخش می کردم و بهشون می گفتم بیان مدرسه با مدیر من صحبت کنن که من روزی نه ساعت عمراً بیام مدرسه. روزی نه ساعت رو توی خونمون می شینم و استراحت می کنم و به خودم فشار نمیارم. و شب بعد از افطار تا سحر که غذا می خورم و جون دارم ، درسم رو می خونم و در طول روز و حتی نصف روز شاید بخوابم ، برای امتحان ساعت امتحان با ماشین بیان منو برسونن امتحانم رو بدم و برگردم خونه.
چرا؟ چون اولویت زندگی یک مسلمان روزه داری و نماز و متصل شدن روح به ابدیت هست. بحثش خیلی طولانیه. خوشحالم که شما کاربری که این سؤال رو پرسیدید ، خودتون کاربر دوره سالیتیود هستید و گفته بودید توی مقام دوم هستید. پس به شدت روی معنویت سرمایه گذاری کنید. هزاران دکترا و معدل بیست و معدل بالا و مدرک و لقب و دکتر و مهندس و پروفسور و… هیچکدومشون یک سر سوزن هم ارزش ندارن که انسان یکی از نمازهاش حتی یک دقیقه به تأخیر بیفته.
همشون به اون یک دقیقه تأخیر نمی ارزن. همونطور که یک فردی دیر رسید به نماز پیامبر. ایشون الله اکبر رو گفته بودن ، بسم الله هم گفته بودن و نماز رو شروع کرده بودن ، بعد ایشون رسید به مسجد و تکبیر گفت و… بعد از پیامبر پرسید من چقدر پول بدم در راه خدا که جبران این الله اکبری که گفتید و من نرسیدم. پیامبر اشاره کرد به یک کوهی که اونجا بود و گفته بود: اگر کل این کوه طلا بود و این رو در راه خدا می دادی ، باز هم جبران اون الله اکبری که از من عقب موندی ، نمیشه.
خوشبختی در اتصال روح به خدوند است
دیگه ما باید حساب کار خودمونو بکنیم. چون ما همه چیز رو مادی می بینیم و در بعد معنوی متوجه نیستیم که چه بلایی سر خودمون میاریم. و اینها رو در دوره سالیتود آموزش دادم. دوره رو با دقت گوش کنید و همش رو در زندگیتون پیاده کنید و ببیند به کجا می رسید. خوشبختی در معدل بالا نیست. خوشبختی در مدرک تحصیلی نیست. خوشبختی در گرفتن یک شغل کارمندی رسمی نیست. خوشبختی در اینه که انسان خدای خودشو پیدا کنه ، می خواد درس بخونه ، می خواد درس نخونه. می خواد معدلش بالا باشه ، می خواد معدلش دو باشه و هر چی که می خواد باشه.
با قدرت اولین ستون زندگیتون خداوند و دستورات واجبی که داده ، مخصوصاً ماه مهمانی خدا. یعنی خدا توی این ماه میگه: بیاید مهمون من باشید. بزم براتون دارم. بریز و بپاش بزرگی داریم. در عالم روح. نه در عالم شکم و ماده و مادیات و درس و تحصیل و… در عالم روح من براتون بریز و بپاش های بزرگی رو ترتیب دادم در عالم کائنات. یک آیه قرآن می خونید ، ثواب یک ختم قرآن و هزار آیا قرآن به شما میدن. اینقدر دارم به شما حال میدم توی این یک ماه.
خیلی ما باید ساده لوح باشیم که این ماه رو از دست بدیم که مثلاً روزه نگیریم تا چهار تا خط درس بخونیم. معدلمون یک ذره بالا بره. اصلاً ارزشش رو نداره. و اینها رو توی قیامت و بعد از جدا شدن روح از بدن ما متوجه میشیم که چه کلاه گشادی سیستم های آموزشی سر ما گذاشتن و روح های ما رو توی چهارچوب مزخرف عقلی قرار دادن و ما رو از بعد فوق عقل و روح محروم کردن. اینها رو میگم گفتنش خیلی شهامت می خواد و شاید خیلی ها با شنیدنش جبهه بگیرن.
کسانی که دنیا پرست هستن و در بعدهای پایینی زندگی انسان رو می بینن ، مثل بعد حیوانی. و در نهایت بعد عقلی و خیلی بخوان برای انسان ارزش قائل بشن در بعد عقلانی انسان رو ببینن. اصلاً بعد فوق عقل و روح به شدت با اینها مخالفت می کنن.
چرا؟ چون می بینن که ماه رمضان میاد و همه از بعدهای پایینی مثل عقل ، مثل شکم ، مثل خورد و خوراک ، مثل شهوت ، جلوی اونها رو می گیره و محدود می کنه و بهشون فشار میاد. و درد داره دیگه. ولی کسی که انسان رو به شکل انسان و فوق عقل و معنوی و الهی ببینه ، میگه: همه چیز و هر آنچه که در دنیا هست ، فدای اینکه من بخوام نمازم رو سر وقت بخونم و هیچ وقت حاضر نیستم نمازم به تاخیر بیفته و یا یک روز از روزه های من تباه بشه.