تا حالا شاید براتون پیش اومده که توی یک رابطه ای هستید اما میبینید یک فرد دیگه ای براتون مناسب تره. و رابطه اول رو ترک میکنید و وارد رابطه دوم میشید. اما از بابت جدایی یکطرفه، احساس عذاب وجدان میکنید. با این عذاب وجدان چه کنیم؟
سلام به شما دوست و همراه عزیز مس به طلایی
می خواهیم در مورد روابط دخترها و پسرها، خانمها و آقایان صحبت کنیم. در مواردی که دو نفر وارد رابطه میشوند و بعد از مدتی که از این رابطه گذشت، یکی از اینها، آقا یا خانوم، فرقی نمیکند، به نوعی دلسرد میشود. یا یک فرد دیگری وارد زندگی آنها میشود و میبیند که انگار آن فرد سومی که آمده، بهتر است؛ پس سعی میکند این رابطه فعلی را کات کند و به سراغ آن فرد جدید برود.
و چه بسا این اتفاق هم میافتد رابطهای که در آن هستند را بهم می زنند و با آن فرد جدید وارد رابطه میشوند، حتی نامزد میکنند و به ازدواج هم می رسد. اما بعد اتفاقی که در خیلی از این موارد میافتد این است: بعد از اینکه این دو نفر به هم رسیدند و حال خوبی را تجربه کردند، احساس گناه پیدا می شود که چرا من آن رابطه قبلی را به صورت جدایی یکطرفه کات کردم، نکند او دلش شکست، نکند ناراحت شد… چیکار کنیم در همچین مواقعی؟
یا مثال دیگر، یه آقایی به ما پیام دادند که: “من با خانمی در ارتباط بودم و بعد از مدتی خانم دیگری را دیدم که انگار ایشان برای من بهتر بودند؛ من با آن خانوم جدید وارد رابطه شدم. آن خانوم جدید نیز خودش با پسر دیگری در رابطه بود؛ ایشون کات کرده بود و با من رابطه برقرار کرده بود، من هم با نامزدم کات کردم و با این خانم ازدواج کردیم.
الان همه چیز عالی است اما احساس گناه دارم؛ بابت اینکه به هر سه نفر اینها به نوعی ظلم کرده باشم، به نامزد اولم که آن خانوم بود، به نامزد فعلیام که باعث شدم کات کند و به آقایی که نامزد سابق خانمم بود و از هم جدا شدند.”
یعنی پیش خودش احساس گناه دارد که شاید به همه اینها ظلم کرده و به قول معروف حق الناس به گردنش باشد.
مباحث پیچیدهای است و نمیتوان یک پاسخ قطعی برای این قضیه داد که شما کار درستی کردید و یا اشتباه بوده. ولی چند اصول کلی را باید در نظر داشته باشیم و بعد ببینیم چطور میتوانیم این مسائل را حل کنیم و حداقل پیش خود و خدای خودمان احساس گناه نداشته باشیم.
اصل کلی شماره یک: هر انسانی آزاد است وقتی میخواهد ازدواج کند، کسی را انتخاب کند که بیشترین نزدیکی و قرابت را نسبت به او حس میکند؛ و فکر میکند واقعا این فرد مناسبترین گزینه است که میتواند با او ازدواج کند و تا آخر عمر با او ادامه دهد. این یک اصل. پس اگر شما وارد رابطهای شدید که هنوز جدی نشده است، حتی در حد نامزدی و شناختن همدیگر است، حتی اگر پدرها و مادرها هم در جریان هستند و صحبتهایی هم شده باشد، اگر بعد از مدتی که بیشتر با روحیات همدیگر آشنا میشوید، بیشتر از عمق دورن طرف مقابلتان خبردار میشوید و حس میکنید قرابتی نسبت به هم ندارید و انتخابتان اشتباه بوده، این حق انسانی و طبیعی شما است که خیلی محترمانه رابطه را کات کنید و از خداوند بخواهید که فرد بهتری را سر راه شما بگذارد.
یا اگر شخص دیگری پیدا شد و فکر میکنید ایشان از نظر افکار و روحیات خیلی به شما نزدیک است، این حق انسانی شماست که جدایی یکطرفه را انجام دهید. بحث دل شکستن نیست. ببینید خیلیها اینجا گول میخورند و به خاطر رودربایستی در آن رابطه میمانند؛
باز تاکید میکنم در رابطهای که هنوز رسمی نشده و شما متعهد نشدهاید، یعنی شرعا، کتبا و قانونا هنوز ازدواج نکردید و در مرحله آشنایی و نامزدی است، این حق انسانی شماست که اگر مناسب هم نبودید، بروید با فردی که بهتر است ازدواج کنید و خیلی محترمانه این رابطه فعلی را تمام کنید.
اشتباهی که خیلیها مرتکب می شوند این است که در رودربایستی میمانند و میگویند خب من این رابطه را کات نمیکنم تا دل این خانوم نشکند، دل این آقا یا این پسر نشکند. خودم را فدا میکنم و در این رابطه در رودربایستی میمانم با اینکه فرد بهتری وجود داشت که دلم پیش او بود، آن را فراموش میکنم و در این رابطه میمانم تا دل کسی نشکند.
میدانید چه اتفاقی میافتد؟ یک دل شکستن کوچک که میتوانست اتفاق بیفتاد و زود فراموش شود را انجام نمیدهند و باعث این میشوند که یک یا دو سال بعد، از هم جدا شوند و درست و حسابی دل فرد را بشکنند. دل خودش را، دل پدر و مادرش را بشکنند. یعنی این دل شکستن کوچک که شما کات کنید و بروید با یک فرد بهتر، خیلی بهتر است تا اینکه وارد رابطه ای که مناسبتان نیست بشوید و ازدواج کنید. همه فامیل بدانند، باهم آشنا بشوند، به عروسی بیایند، شیرینی بخورند، برای شما کادو بیاورند و بعد از این همه این رابطه به جدایی بکشد. هر چه بیشتر به جلو بروید ببینید نه، انگار من اشتباه کردم و پشیمانم. خب این دل شکستن بزرگتری ایجاد می کند و آسیبش خیلی وحشتناکتر است تا اینکه در دوران آشنایی و نامزدی کات کنید و بگویید خداحافظ، تو را به خیر و ما را به سلامت. فوقش یک ماه هم گریه میکنند و دلشان پیش هم است و کم کم سرد میشوند و بعد از 30، 40 روز فراموش میشود. پس این یک اصل.
اصل دوم این است که در موارد خیلی پیچیده، خود آن فرد، مانند این کاربری که میگویم باید ببیند آیا واقعا در این جدایی یکطرفه صداقت داشته؟ آیا هدفش از رابطه اول هوسرانی و شهوترانی بوده که وقتی خانوم بهتری دیده، با او آشنا شده و حالا ازدواج کرده؟ از روی شهوت تصمیم گرفته و رابطه آن خانوم و نامزدش را با مکر و حیله بهم زده تا آن خانوم آزاد بشود و با او بیاید؟ اینجا دیگر احتمالا گناهی صورت گرفته و حق الناسی به گردن آن فرد است؛ که باید پیش خودش و خداوند این قضیه را حل کند و بسیار توبه نماید.
اگر فردی حس میکند در این کات کردنها و با فرد جدید رفتنها، واقعا گناهی را مرتکب شده، هیچکس بهتر از خود شما دوست عزیز نمیتواند بفهمد که در این جدایی یکطرفه مکر و حیله بکار بردی و یا نه، صادقانه حق انسانی خودت را استفاده کردی.
اگر واقعا حس میکنی که دلی را شکاندی و میگویم مکر و حیله، کلید واژهاش اینجاست، مکر و حیله بکار بردی که این رابطه را کات کنی و فرد جدید هم از نامزدش جدا کردی و او را اویلبلش کردی و وارد رابطه شدی، اینجا باید بسیار بسیار توبه و استغفار کنی.
اگر هم هیچ راهی نیست که فرد ظلمی که کرده را جبران کند، باید به نیابت از آنها صدقه بدهد، کارهای خیرش را به نیت آن افراد انجام دهد و آنقدر این کارها را تکرار کند تا در بعد کائنات انشاالله این ظلمی که بهشان کرده جبران بشود. آنقدر خوبی در بانک معنوی آنها واریز بکند که انشاالله با آن ظلم برابر و حتی بیشتر بشود و دیگر خداوند کاری میکند که این موضوع از دل آنها برود. این دیگر دست خداوند است این که میگویند یا مقلب القلوب، داستانش همین است.
و اگر شما دعای روز دوشنبه را بخوانید میگوید که خدایا از تو می خواهیم آن دینهایی که به گردنمان هست، آنهایی که دلشان را شکاندیم، از ما راضی بشوند. یعنی بگوییم خدایا یک کاری کن آنهایی که من دلشان را شکاندم، دلشان نسبت به من نرم شود.
با خیر و خوبی کردن به نیابت از آنها هم میتوانیم این کار را انجام دهیم و آنقدر در بعد معنوی برایشان خوبی ارسال کنیم، به نیت آنها صدقه بدهیم، به نیت آنها زیارت برویم، قرآن بخوانیم، کار خیر انجام بدهیم، دست افتادگان را بگیریم، به فقیران کمک کنیم. وقتی این کارها را به نیت آنها زیاد انجام میدهیم، انگار در بعد روحی در کائنات بالانس انجام میشود. شما ظلم کردی به آنها و این خوبیها جمع و مساوی با آن ظلم شما و شاید بیشتر هم بشود. تازه شما محبوب خدا هم بشوی و آنها نیز کامل از دلشان پاک بشود.پس این نکتهای هست که هم از حق انسانی خودمان استفاده بکنیم و هم اگر مطمئن هستیم که با جدایی یکطرفه دلی را شکستیم با توبه و جبران کردن بتوانیم انشاالله موضوع را برطرف کنیم.
خیلی ممنون. به خدا میسپارمتان