در این مقاله راز نگه داشتن شهوت رو مورد بحث قرار میدیم.
اینکه اگر کسی که دچار هر گونه مؤلفه های شهوترانی مثل خودارضایی، چشم چرانی، مخصوصاً خودارضایی باشه، اگر این رو به شکل یک راز در وجود خودش نگه داره، این راز باعث میشه که هر چه بیشتر اون فرد رو به انزوا بکشونه و رها شدن و ترک شدن از این مسأله سختتر میشه. برای اینه که در فایل ترک خودارضایی در هفت قدم ما گفتیم بیایید کسی رو که بهش اطمینان دارید که احتمالاً او هم به همین مشکل دچار هست رو انتخاب کنید به عنوان یک همیاری که وقتی وسوسه به شما هجوم میآره، بتونید با او در میان بگذارید و از او کمک بخواهید که با هم دیگه خدا رو صدا بزنید و بتونید از اون وسوسه بیرون بیایید و رها بشید.
حالا نکته بسیار مهمی که هست اینه که خوب در پیامهایی که ما دریافت میکنیم، گاهاً شده که کاربران عزیز ما میگن که ما به هیچ عنوان نمیتونیم این رو با کسی در میان بگذاریم… این گناه و این مشکل خودارضایی خیلی حال من رو بد کرده… اصلاً نمیتونم به کسی بگم نه اصلاً امکان نداره… و حالا بعضیها که مذهبی تر هستن میگن: که اگر گناهی که کردی اصلاً گناه رو به هیچ کسی نباید بگی. همه اینها درست؛ ولی نکته ای که برای خودارضایی وجود داره اینه که: ما نمیگیم جار بزنید توی کوچه و خیابون برای همه بگید که من خودارضایی میکنم. صد درصد این اشتباهه. اینکه اگر در حدیث یا دین گفته شده که گناه رو بازگو نکنید، برای اینه که بازگو کردنش باعث تشویق دیگران بشه. یعنی “علنی نکردن یک گناه رو داره تأکید میکنه“. ولی وقتی شما توی درمان وارد میشید، اگر عمل خودارضایی داره روح شما میخوره و اگر به کسی که میتونه به شما کمک کنه اون رو نگید، دقیقاً اون توی اون تاریکی و انزوایی که براش درست کردید رشد میکنه.
دقیقاً مثل این میمونه که اگر خونه شما سوسک داشته باشه، نصفه شب که داخل آشپزخونه که میشید، اگریک لحظه که چراغ رو روشن کنید میبینید که سوسکها هستند و به محض اینکه چراغ روشن شد، در میرن و میرن یه جایی که تاریک باشه. یعنی چی؟ یعنی “بیماری توی تاریکی رشد میکنه. شهوت توی تاریکی خودش رو رشد میده“. وقتی که شما نور حقیقت رو بهش میتابونید، به فردی که به عنوان درمان دارید بهش میگید” بابا من وسوسه شدم کمکم کن. و وقتی که اون وسوسه رو میگی و نور حقیقت رو بهش میتابونی، یعنی شما از قفس انزوای خودتون بیرون میآی و به یک دوستی که همیار شما هست و راز دار شما هست، به اون بازگو میکنی، این خیلی تفاوت میکنه در ترک کردن و به ما کمک میکنه راحتتر قضیه رو کنار بگذاریم.
ولی اگر همینطوری در انزوا خودمون رو نگهداریم و به هیچکسی این موضوع رو نگیم قدرت اون خودارضایی خیلی قویتر میشه. چرا؟ چون خودارضایی میآد حالت شرم، خجالت و حقارت نفس رو در وجود انسان بزرگ میکنه و میگه: تو به هیچکس نگو، اصلاً به هیچکی نگو که مشکلی داری، صداشو درنیار!. و همین “صداشو در نیار” اون انسان رو نابود میکنه وبه جایی میرسه که طرف میبینه که ارتباطش با خدا هم قطع شده و هیچ دست یاری براش نمیمونه که کمک کنه.
ولی اگر یک دوست همیاری باشه که با هم خیلی صمیمی هستن و به هم اطمینان دارن، فقط با او (دیگه نیاد پیش همه جار بزنه و بگه) و فقط همون یک نفر همیاری که قصد کمک به ما رو داره، با او وقتی در مون بگذاریم، او میآد از بیرون شما رو میبینه و میگه نه اونقدر هم شرایط بد نیست. یعنی میآد اون حس حقارت رو در شما متعادل میکنه و میگه: اصلاً این مسأله ای نیست و تو میتونی از این وسوسه رد بشی و… حالت کسی هست که به شما انگیزه میده، از بیرون شما رو میبینه، دست شما رو میگیره و کمک میکنه و میگه: اگر شما ارتباطتون با خدا قطع شده، خدا که ارتباطش با شما قطع نشده!
چونکه با هر بار خودارضایی کردن تمام کانالهای معنوی انسان بسته میشه و فرد در احساسات خودش درگیر میشه و در احساس شرم، خجالت، حقارت نفس و نا امیدی قطع میشه. ولی اون همیارش دچار اینها که نیستش. اون هنوز سیمش به خدا وصله. وقتی که به او میگی و اقرار میکنی که: بابا من حالم بده، یا میخوام خودکشی کنم اینقدر حالم بده… وقتی که به او میگی، اون میگه: نه بابا. اینقدرها هم اوضاع بد نیست. تو توش گیر افتادی! من که از بیرون دارم میبینم همه چیز زیباست… زندگی زیباست… خداوند هست… بابا نترس…
وقتی که میگی، خیلی فرق میکنه. برای اینه که من اکثر دوستانی که میپرسن و میگن: لغزش کردم و در ترک خودارضایی شکست خوردم، چکار کنم؟ میگم: آیا اون هفت قدم ترک خودارضایی رو کامل انجام دادین؟ آیا به قدم ششم که پیدا کردن همیار هست عمل کردید و همیاری دارید توی زندگی که به شما کمک کنه؟ یا نه؟ اگر نداری پس این هفت قدم رو کامل انجام ندادی و یکی از مهمترین قدمهای ترک خودارضایی “قدم شش و داشتن همیار هست”. باید و باید یکی رو داشته باشیم. وقتی که ما حالمون بده و در افکار خودمون غرق و غوطه ور هستیم، مثل کسی میمونه که در باتلاق گیر کرده، هر چی تلاش میکنه و زور میزنه زیرپاش خالی میشه و بدتر فرو میره و دست و پا میزنه. یکی باید از بیرون بیاد و دست ما رو بگیره. که در بعد انسانیش میشه همیار و در بعد معنویش خود خداوند هست.
یعنی اون همیار هم دست خداوند هست که حالا به شکل فیزیکی در اومده و به ما کمک میکنه. و گفتم که برای انتخاب همیار دوستی رو انتخاب کنید که او هم به همین مشکل خودارضایی دچار باشه و دعا کنید و از خداوند بخواهید که دست خودش رو به شما نشون بده. دعا کنید و بگید که: خدایا من کسی رو میخوام که بهم کمک کنه، بهش اطمینان کنم و او هم به من اطمینان کنه که با همدیگه این مسیر رو بریم. و قدرت بسیار زیادی رومیتونید توی این مسیر کسب کنید.
فایل راز نگه داشتن شهوت را از اینجا دانلود کنید.
یه دوست صمیمی که بشه این مشکلو باهاش در میان گذاشت از هرچیزی مهم تره ..این که هرموقع حس این نیاز در وجودت پیدا شد بهش زنگ بزنی و باهش حرف بزن تا ارومت کنه از هم دیگه راهنمایی بخواین و…… در کل 50 درصد راهو رفت بقیشم که به همت فرد بستگی داره
آقای زارع واقعا از ته دلم ازتون ممنونم شما با یه جمله کلی به من آرامش و امیدواری دادین این جمله” اگر شما ارتباطتون با خدا قطع شده، خدا که ارتباطش با شما قطع نشده”. خدای زیبایم ازت ممنونم و دوستت دارم
بلهه اینطوری ارتباط با خدا بهتر میشع
اگه یه ذره تکان بخوریم و خودمونو به خدا نزدیک کنیم دیگه حله من قبلا که تو خونه تنها میشدم محال بود که جلوی خودمو بگیرم حالا که نمازو شروع کردم و تمرین ترک چشم چرانی رو انجام میدم میتونم ایستادگی کنم و بهش نه بگم.تشکرات فراوان از آقای زارع که سعی و تلاش در نشون دادن راه درس به ما هستن
سلام.
اگه یه ذره تکان بخوریم و خودمونو به خدا نزدیک کنیم دیگه حله من قبلا که تو خونه تنها میشدم محال بود که جلوی خودمو بگیرم حالا که نمازو شروع کردم و تمرین ترک چشم چرانی رو انجام میدم میتونم ایستادگی کنم و بهش نه بگم.تشکرات فراوان از آقای زارع که سعی و تلاش در نشون دادن راه درس به ما هستن