در این مقاله در رابطه با مشکل خودارضایی در کنکوریها صحبت میکنیم.
چونکه هر روز یا هفته ای چند بار پیامهایی از عزیزانی که دارن برای کنکور میخونن – که نوجوان و جوانهای کنکوری هستند – رو دریافت میکنیم و میگن که ما به خودارضایی دچار هستیم و چکار کنیم؟ پام میلغزه، چکار کنم خودارضایی رو ترک کنم؟ چیزی که در همه پیامها مشهود بود این بود که: این عزیزان اینقدر تحت استرس زیادی هستند که کنکور قبول شدن براشون حالت مرگ و زندگی داره و براشون بسیار مهم هست که نتیجه کنکور چی میشه. خوب ما خودمون این دوران رو گذروندیم و من درکشون میکنم.
ارتباط کنکور و خودارضایی
کنکور یک بلای خانمان سوزی هست (این اسم رو من روش میگذارم) که واقعاً یکی از بزرگترین کابوسهای یک زندگی در سنین 18 و 19 سالگی در ایران هست و واقعاً یک غول وحشتناکه. حالا بیایم بررسی کنیم چرا اصلاً کسی که دچار خودارضایی و پشت کنکور هست این اتفاق براش میافته؟ اولین و قویترین دلیل خودارضایی در سنین پشت کنکوری خود استرس کنکور هست. قبلاً هم گفتیم که انسانها وقتی که به یک کار اشتباه، یک عادت بد در زمینه مسائل جنسی یا هر زمینه ای دچار میشن، میآن در زمینه جنسی همه چیز رو Sexualise میکنن. یعنی ما استرس رو میگیریم و یکی از راحتترین راهها برای اینکه اون استرس رو هندل و کنترلش کنیم، خودارضایی کردنه. اون رو تبدیل به یک تجربه جنسی میکنیم.
کلاً ما همیشه گفتیم: طرف برای فرار از استرس خودارضایی میکنه، برای فرار از ناراحتی، خودارضایی. برای فرار از مسؤلیتهای زندگی، خودارضایی. با مدیرش سرکار دعواش شده، فشار کار روشه، ذهنش درگیره، خودارضایی. چرا؟ چونکه در خودارضایی دوپامین زیادی ترشح میشه و اون فرد یک لحظه آروم میشه و به قول معروف اون مسکن و مخدر خودش رو مصرف میکنه و برای لحظاتی میگه: بابا خسته شدم، بذار چند لحظه یک لذت آنی ببرم و یک لحظه آرامش پیدا کنم و خبر نداره و احتمالاً خبر هم داره. ولی اون لحظه که تحت فشار زیادی هست، حواسش نیست وقتی که خودارضایی رو انجام داد، بلافاصله در مدت چند ثانیه برون ریزی انجام شد، حال بد مثل یک پتکی به وجود انسان میخوره و اون فرد رو بیشتر و بیشتر افسرده و ناراحت میکنه و بلافاصله حس پشیمانی میآد.
تاثیرات خودارضایی بر کنکور
پس استرس کنکور عامل خودارضایی هست. حالا ما خودمون کنکوری بودیم، زمان ما خیلی مهم بود که تکلیفش با دانشگاه چی میشه و… اصلاً فرهنگی بود اون زمان که من دبیرستانی و یا پیش دانشگاهی بودم. مثلاً یادمه من با یکی از شاگرد اولهایی که خیلی درسش خوب بود صحبت میکردم میگفت که: من پیش دانشگاهی که تموم شه دو راه دارم؛ یا باید برم سربازی یا سرکار. پدرم دیگه نمیذاره توی خونه بمونم، میگه که باید بری و هر رشته ای هر جا قبول بشم میرم فقط دولتی باشه نخوام پول بدم. بعد میگفتم: اگه علاقه نداشتی چی؟ میگفت: علاقه که مهم نیست، یکی دو تا نمره خوب که ازش بیاریم، خرخونیم درسخونیم دیگه! دو تا نمره خوب بیاریم بالاخره علاقه مند میشیم. با دو تا نمره خوب!!!
اون زمان تفکر غالب این بود که فقط یه جایی دانشگاه دولتی قبول بشی؛ همین… یعنی نهایت آمال و آرزوی یک جوان در زندگی همین بود که بره دانشگاه دولتی. دیگه اصلاً هیچ آپشن دیگه ای متصور نبود. دیگه الان نمیدونم چطور شده؟ الان ما توی آشناهامون هم داریم. چیزی که من دارم میبینم (خوب نمیشه به یک یا دو نفر حکم کلی داد) ولی خوب حس میکنم اینجوریه که بنده خداها این کنکوریهایی که من میبینم انگار مثل یک بیماری جذامی مثل یک کسی که یک بیماری بدی داره و اصلاً نباید طرفش بری! این کنکور داره و این نه حق داره عید خوش بگذرونه و نه حق داره بگرده، این کنکور داره… این امسال کنکوریه! باز کنکور شکل غول وحشتناک خودش رو الان هم داره و هر چی پدر و مادر دارن تلاش میکنن که برای کنکور درس بخونه، این از اون ور داره با موبایلش چت میکنه و دوست داره که رها بشه.
ترک خودارضایی در زمان کنکور
خوب ببینید این استرس و این تناقض جوان رو بیچاره میکنه. و این استرسها باعث میشه که چه اتفاقی بیفته؟ باعث میشه این جوان نه فرصت تفریح و خوشگذرونی داشته باشه و نه اینکه از پس استرس کنکور بر بیاد؛ و یک راه حل فوری و یک تخلیه فوری چیه؟ طرف خودارضایی کنه. سریعاً یک فرصتی پیش بیاره اینهمه فشار تست و نکته و چشم پدر و مادر که روشه و همه فک و فامیل منتظرن دهنها باز مونده که ببینن نتیجه کنکورش چی میشه؟ اینقدر فشار روی این جوان هست که خودارضایی میکنه.
بنابراین چیزی که میخوام بگم اینه که: کنکور چیز بدی نیست، اصلاً کلاً تحصیلات چیز بدی نیست. ولی انسان اگر بخواد توی هر کاری موفق باشه باید اون کار رو با عشق انجام بده. اگر شما عزیزی هستی که پشت کنکوری و میخوای توی کنکور قبول بشی، با عشق بخون. اگر عاشق درس خوندن هستی بخون، خوبش هم بخون؛ انشالله قبول هم میشی. انسان اگر با درد بخواد درس بخونه، مثل اطرافیانی که من دیدیم عشقش اینه که این گوشی رو بگیره 25 ساعت چت کنه و از اون طرف پدر و مادر با درگیری و فشار و زور میخوان که اینا رو بفرستن برای کنکور درس بخونه. توی مدرسه های گرانقیمت ماهی چند میلیون بدن، به مدرسه ای که مثلاً تعطیلات عید هم براشون کلاسهای اضافه میذاره ولی این بچه اصلاً نمیتونه، روحش تو قفسه، مشخصه که اصلاً عشقی توی این کار نیست!
بنظر من اگر کسی عاشق درسه باید بره و تموم هستیش رو بذاره به پای درس خوندن و بره تا مدارج بالا تا پروفسورا؛ ولی اگر کسی که عاشق درس خوندن نیست خوب این چه کاریه که اینقدر استرس به این بچه وارد کنیم؟ اگر ما میخوایم که بچه هامون توی کنکور موفق بشن باید اون استرس کنکور رو از روی اونها برداریم. بگیم: هر نتیجهای که کنکور داد هیچ فرقی نمیکنه. تو همون بچه دوست داشتنی ما هستی؛ به هر کاری اگر علاقه داری برو دنبال علاقه ات و به دنبال عشق خودت برو.
اهمیت کنکور برای جوانان و آینده آنها
همه دنیا توی یک کنکور خلاصه نمیشه. حالا همین امروز که من میخواستم این فایل رو آماده کنم یک سرچ کوچیک کردم دیدم که بزرگان تاریخ خیلیهاشون اصلاً دانشگاه نرفتن! استیر جاپز، آلبرت انیشتین!، شکسپیر، بیل گیتس، آبراهام لینکلن شانزدهمین رئیس جمهمور آمریکا و چرچیل پیر سیاست دنیا! اینها هیچکدوم مدرسه و دانشگاه نرفتن، تحصیلات رسمی نداشتن. پس چی شد؟ چرا اینها اینقدر موفق بودن؟ چرا اینها اینقدر دنیا رو تکون دادن و خودشون رو توی یک چهارچوب سیستمی به زور جا نکردن؟ و بگن: من فقط باید برم دانشگاه و اون برچسب دانشجو بودن روی من بخوره که خوشبخت بشم. اصلاً اینطور نیست. اگر بچه های ما عاشق درس خوندن بشن که خیلی خوبه.
من خودم زمانی که پیش دانشگاهی بودم توی یک برهه ای عاشق ریاضی شده بودم و عاشق درس خوندن و برای کنکور خوندن. واقعاً عشق میکردم. اصلاً دیوانه وار بود. ساعت 11 میخوابیدم و ساعتم رو برای 2 کوک میکردم. یعنی توی 24 ساعت من 3 ساعت میخوابیدم. ساعت 2 بیدار میشدم تا 6 ریاضی و دیفرانسیل و… میخوندم و بعد 6 آماده میشدم برم مدرسه و ظهر دوباره بر میگشتم خونه خسته و داغون دوباره… باز حداقل یک عشقی توش بود، لذت میبردم… ولی چی شد؟ بعد از یک مدتی فهمیدم که راه زندگی اصلاً این نیست؛ حالا بعد من توی سن 19 سالگی توی یک سازمان دولتی که استخدامی میگرفتن امتحان ورودی دادم و اصلاً مسیر زندگیم عوض شد و رفتم سراغ کارمندی و اینجور چیزا… ولی به هر حال کنکور و دانشگاه هیچ کمکی به من نکرد تا حالا. تا 27 سالگی هم که کار رسمی دولتی میکردم. 27 سالگی هم که از ایران رفتم برای ادامه تحصیلاتم. حالا اون هم باز از روی عشقم بود. چون من اون زمان واقعاً رشته کامپیوتر رو خیلی دوست داشتم و برنامه نویسی عشقم بود و یه عشقی توش بود.
جمع بندی
ولی اگر عشق نباشه چه کاریه؟ بیایم فرزندمون رو اینقدر تحت فشار قرار بدیم؟ من حالا میگم توی نزدیکانمون داریم با پدر و مادر کسی که کنکور داشت صحبت میکردم، با شوخی و جدی میگفتم: خوب حالا کنکور قبول شد که شد، نشد میره سربازی. قشنگ بعد از دو سال یک مرد میآد بیرون میره یک کم سختی میکشه، میره پخته میشه. میدونید جوونهای امروز مثلاً این غذا رو دوست ندارن، اون غذا رو دوست ندارن، بهش میگن درس بخون نمیخونه، بهش میگن این کار و بکن نمیکنه. همش درگیری با پدر و مادر. اما 18 سالگی که خدمت بره، یک مرد ساخته شده قوی بیرون میآد که همه عادتهای بدش از بین رفته و هر غذایی جلوش بذاری میخوره، مرد شده، ساخته شده، سختیها رو میتونه تحمل کنه و پخته شده. چه اشکالی داره؟ اصلاً خوشبختی و موفقیت توی دانشگاه رفتن و کنکور خوندن و اینها نیست؛ حالا میگم: من مخالف درس نیستم، عمرم رو درس خوندم. ولی باز میبینم که هیچ دلیلی نداره که کسی فکر کنه همه راهها فقط به درس خوندن ختم میشه و این قبولی در کنکور رو به یک اژدهای وحشتناک تبدیل کنیم که جوونهای ما اینقدر استرس کنکور رو داشته باشن که از فشار استرس برن خودارضایی کنن.
سلام
من هم به این درد دچار شدم
از ایترس زیاد در کنکور خودارضایی میکردم و همین هم باعث شد که نتیجه دلخواهمو نگیرم
کاش دوسال پیش باهاتون اشنا میشدم
سلام
دقیقا همینطور که استاد زارع می فرمایند هستش، انسانی که به این بیماری دچار است هر موقع که احساس یاس، ناامیدی و شکست در هر کاری (نه تنها کنکور) بهش دست میده سراغ خودارضایی میره اما بلافاصله بعد از انجام این کار زشت حس رخوت و خستگی و پشیمانی شدید به فرد دست میده و به یک خواب عمیق فرو می ره و تا سه چهار روز طول می کشه تا فرد به وضعیت قبل خودش برگرده و بتونه مجددا روی درسش تمرکز کنه که این کار باعث عقب افتادگی و عدم موفقیت در کارهامی شود که تنها راه گذر از این وضعیت ترک این امر بسیار زشت و شنیع است.
با تشکر از استاد نجات بخش جواد زارع
سلام خدمت شما
مطالب خوب و مفیدی بود منم امسال کنکور دارم از وقتی که که فایل های شما رو گوش کردم تاثیرات زیادی روی من گذاشت و میتونم بهتر درس بخونم و انگیزنم خیلی زیاد شده..خیلی متشکرم از اقای زارع بابت زحمات ایشان.
به نظر من کسی سراغ خود ارضایی میره در زمان کنکور که قبلا دچار این بلای خانمان سوز رفته باشه و هیچ دلیلی نداره که الان یعنی زمان درس خوندن سراغش بره….به هر حال برای به هدف رسیدن باید تلاش کرد….و زمان درس خوندن هم بشه انسان خودشو با مسائل جذاب علمی که علاقه مند مشغول کنه تاثیر گذاره
سلام و خسته نباشید..
این مشکل منم بود و رایتش الان هم هست چون کارشناسی ارشد دارم..استرس زیاد کنکور خیلی زیاد ادمو خسته میکنه و اگه واقعا دل زد بشی دیگه تنها راه همون خودارضایی میمونه..نمیگم اصلا استرس کنکور نیست ولی باید علاقه باشه وگرنه این استرس تبدیل به خستگی مفرط میشه و آدم دل زد میشه.
من توی کنکور ریاضی که داشتم بهترین راه حل حداقل دو صفحه قرآن خوندن بود و اون آرامش رو میداد و استرس رو کم میکرد..شده یه صعحه قرآن بخونید بخدا معجزه میکنه
سلام دوست عزیز
بله استرس هست اما باید دید آیا این چیز برای من آخر دنیاست
اگر انسان از درون آرام باشد استرس کنکور خیلی خوب کنترل میشود چون انسان ایمان دارد و همینکه بداند تلاش خودش را انجام داده کافیست چون خدا هست
، بله خواندن کلام الله آرامبخش وجود ماست.
سلام دوستان کنکوری
من ۱۹ سالمه و امسال کنکور داشتم و مشکل خود ارضایی داشتم
الان یه ماه هست کنکور تموم شده و یک ماه مونده به کنکور تا الان اصلا خود ارضایی نکردم فقط امدم یه سری تجربیاتم رو در اختیارتون قرار بدم
خب در مورد خودم بگم من وقتی شروع کردم به خوندن زیاد خود ارضایی نمیکردم شاید ماهی یک بار ولی برای کنکور که شروع کردم تعداد دفعات خود ارضایی بیشتر شد و نمیتونستم کنترولش کنم تا این که با این سایت اشنا شدم
ببینید بزارید رک بهتون بگم من ته راهو دیدم هیچی نمیتونه کمکتون کنه به جز خدا
من زیاد مذهبی نبودم و الانم نیستم ولی خدا از همه چیز جداست اون اون موقه یه بار هم نماز نخونده بودم و بلد نبودم ولی از وقتی از خدا کمک خواستم و کمکم کرد هر روز نمازمو میخونم
خب الان اسم نماز اوردم خیلیاتون ناامید شدین ولی یه بارم که شده امتحانش کنید چیزی از دست نمیدید
میخوام یه سری راه ها رو بهتون بگم ولی تا وقتی از خدا نخواستین هیچ کدوم از اینا جواب نمیده
1_به هیچ عنوان دست به التتون نزنین حتی اگه بد ترین شکل هم باشه بهش بی توجه باشین فکر کنین اصلا نیست و هیچ کس هم نمیبینش اگه سعی کنین قایمش کنین توجه شما میره روی اون و وضع بد تر میشه
2_اگه شهوتی شدین سعی کنین از چهار چوب اون شهوت در بیاین مثلا یه سر برین پیش بقیه یا یه کلیپ کوتاه ببینین یا با خدا حرف بزنین به نظر من خدا از همش بهتره وقتی حرف میزنین بگین خدایا تو منو افریدی تو اینو در من قرار دادی راحت میتونی ازم دورش کنی ازش خواهش کنین حتما جواب میده
3_پیش خودتون بگین اصلا چیزی به عنوان خود ارضایی وجود نداره هر وقت امد سراغتون هی زمزمه کنین من راهی ندارم جز تحمل کردنش راهی براش وجود نداره
و کلیپای اقای زارع رو زیاد نگاه کنین
وقتی ترک میکنین افسردگی میاد سراغتون به نظر من وقت هایی که استراحت میکنین کلیپ انگیزشی نگاه کنین یا کلیپای خنده دار
زیاد نگران نباشین کنکور که تموم شد خود به خود ترک میشه
اقای زارع ممنونم بابات این کمکی که بهم کردی و منو به خدا معرفی کردی 🖐🖐🖐🖐
سلام دوست عزیز…
بسیار ممنون از اینکه تجربه اتون رو با ما به اشتراک گذاشتین و احسنت به تلاش شما احسنت که قدر وارزش خودتون رو می دونید و احسنت به عملکردهای شما از هداوند برای شما وسایر دوستان پاکی وارامش روز به روز خواهانم .بسیار خوشحاوخرسندیم از اینکه در مسیر خودسازی هستین.