در این مقاله و فایل صوتی، سوالات برخی کاربران در رابطه با ترک خود ارضایی در خانم ها و آقایان را پاسخ میدهیم. سؤالات خیلی زیاد بود؛ در رابطه با خیانت، خودارضایی، طلاق… برای همین من سؤالات رو طبقه بندی کردم و به هر گروه از سؤلات سعی میکنم جوابهای مناسب رو بدم. ابتدا به جواب سؤالاتی که خانمها و آقایان در مورد خودارضایی پرسیدند میپردازیم. جواب سؤالها رو از خانمها شروع میکنیم؛
* خانمی پرسیده بود که: با اینکه شریک جنسی دارند، ولی فقط و فقط خودارضایی میتونه ایشون رو راضی کنه و اعتیاد به خودارضایی پیدا کرده اند.
* خانم دیگری پرسیده بودند: 32 یا 33 ساله هستند و به خودارضایی اعتیاد پیدا کرده اند.
جواب این سؤال کلی رو من خدمت شما عرض میکنم: برای همه خانمهایی که به خودارضایی دچار هستید؛ خانم عزیز اگر که شما خودارضایی میکنید، ولی شریک جنسی، نامزد و یا شوهر ندارید و فقط خودتون هستید، حالا که مجرد هستید و شریک جنسی هم ندارید، ولی مبتلا به خودارضایی هستید، بهترین کاری که میتونید انجام بدید اینه که آموزشهای ترک خودارضایی در هفت قدم رو به کار ببندید و همین امروز با کمک خداوند تلاش کنید که خودارضایی رو کنار بگذارید و برای همیشه از شر این گرگی که قبلاض در موردش صحبت کرده بودم، نجات پیدا کنید و به خودتون وقت بدید و هیچ عجله ای نداشته باشید که بپرسید چه مدت طول میکشه؟ چند وقت من خودارضایی نکنم ؟
و این موضوعی هست که بستگی به فیزیولوژی بدن شما داره و بسته به اینکه چه مدت درگیر خودارضایی بودید، برای هر فردی فرق داره. ولی درمان کلی این هست که همین امروز به کمک خداوند خودارضایی رو کنار بگذارید و وقتی که خودتون حس میکنید که بدن شما به حالت طبیعی میرسه، هورمونهای بدن شما تنظیم میشن، و اون بخش از آلت جنسی شما حس میکنید حساسیتش کمتر شده، به هیچ عنوان تماسی با آلت جنسی خودتون نداشته باشید، به جز موقع دستشویی رفتن و شستن، به غیر از این هیچگونه تماسی با اعضای جنسی خودتون نداشته باشید و اینکار رو ادامه بدید. یک ماه، دو ماه سه ماه… و این زمان بستگی داره به اینکه هر فرد چقدر درگیر خودارضایی بوده و هر چه قدر که لازم باشه وقت بگذارید و در این مدت زمانهایی که من اینجا مطرح میکنم، به هیچ عنوان ترس شما رو برنداره و بگید وااااااااااای مگه میشه من یکساااااااااال خودارضایی نکنم؟!؟!
اون تجربهء (ارگاسم که نمیشه اسمش رو گذاشت)، برون ریزی و اون تجربه ارضا شدن رو دیگه نداشته باشم؟!؟! به هیچ عنوان نترسید؛ چونکه شما کاری که میتونید بکنید، این مفهومی هست که خیلی جاها و در خیلی از روشها ازش استفاده میکنند: فقط همین امروز رو شما در نظر بگیرید و شاید شما خیلی شنیده باشید که میگن فقط برای همین امروز زندگی کنید؛ در لحظه زندگی کنید و در همین لحظه ای که همین الان هستید، حضور داشته باشید. شما میتونید از همین مفهوم استفاده کنید و فقط و فقط برای همین روزی در اون قرار دارید خودارضایی نکنید؛ اصلاً لازم نیست که فکر فردا رو بکنید… اینکه فردا جه اتفاقی میافته؟ فردا کی مرده کی زنده؟ دنیا چه جوریه؟ یعنی شما از همن لحظه ای که تصمیم میگیرید که خودارضایی رو کنار بگذارید، اون چند ساعت باقیمانده امروز تا آخر شب رو شما فقط باید از خودارضایی کردن دوری کنید و شب که داخل رختخواب میرید، بدون خودارضایی به خواب برید؛ دیگه فکر فردا رو نکنید. این مفهوم بسیار قوی و قدرتمندی هست که میتونه شما رو ماهها و حتی سالها در پرهیز کامل از هرگونه رابطه جنسی و خودارضایی قرار بده. چرا؟ چون شما فقط با یک روز سر و کله میزنید. یعنی شما اون چالشی که در پیش رو دارید، فقط این هست که من امروز رو فقط میخوام از خودارضایی کردن پاک باشم. بنابراین اگر که شما شریک جنسی ندارید خودارضایی رو باید کنار بگذارید.
اما اگر شما خانمی هستید که شریک جنسی هم دارید، شوهر دارید، یا نامزد دارید، شریک جنسی دارید ولی هنوز مبتلا به خودارضایی هستید و توی رابطه جنسیتون نمیتونید به لذت واقعی برسید و فقط خودارضایی شما رو ارضا میکنه، شما نه تنها خودارضایی رو مثل خانمهایی که شریک جنسی ندارند کنار بگذارید، بلکه یک مدتی باید نسبت به شریک جنسی خودتون پرهیز جنسی داشته باشید. شاید خیلی واقعاً سخت باشه، اما این رو به عنوان یک دوره درمان در نظر بگیرید. شما باید به سیستم جنسی و هورمونی خودتون یک مدت استراحت بدید درست مثل روزه ای که ما در ماه رمضان میگیریم. ما روزه میگیریم بخاطر اینکه بدنی رو که ما 11 ماه تحت فشار گذاشتیم و کلاض همه اندامهای داخلی بدن تحت فشار بوده رو یک ماه بهش استراحت میدیم که استراحتی کنه و موتور رو خاموش میکنیم.
حالا باید شما اینکار رو انجام بدید و بعد از اینکه مدتی پرهیز کردید (هرچه بیشتر بهتر)، زمانش رو نمیتونم بگم؛ یک هفته، یک ماه، شش ماه… هر چه بیشتر بهتر! دیگه خودتون میدونید. شما هم همینطور، اگر تکنیک “فقط برای امروز پاک بودن” رو در نظر بگیرید، واقعاً به شما کمک میکنه که از خودارضایی مبرا باشید و روح و جسمتون در آرامش به سر ببره. اولین چیزی که سراغ شما میآد اینه که: میترسید که نکنه شریک جنسیتون شما رو ترک کنه، مشکلی پیش نیاد، من چطور به او بفهمونم که نمیخواهیم با هم سکس داشته باشیم! اینجا یک صداقت و حالت همدلی خوبی لازمه که شما بشینید با شریک جنسیتون صحبت کنید و بهش بگید که حقیقتش من این مشکل رو دارم. و ضمناً اگر در رابطه جنسیتون با او تا حالا نقش بازی میکردید و خودتون رو به ارگاسم رسیدن میزدید و فقط برای اینکه اون خوشحال بشه و فکر کنه که شما به ارگاسم رسیدید، این کار رو کنار بگذارید؛ چون این کار نه به ایشون کمکی میکنه و نه به شما. دیگه محرمانه تر از رابطه جنسی که نداریم! شما وقتی که توی تخت با یک نفر هستید دیگه هیچ چیز نباید بین شما باشه؛ هیچگونه نقش بازی کردن و هیچ چیز پنهانی نباید بین شما باشه. شما باید خیلی با هم راحت باشید. بشینید و باهاش صحبت کنید و بگید که: حقیقتش من در رابطه جنسی با شما اصلاً ارضا نمیشم و دچار خودارضایی هستم و کمکم کن از شر این بیماری و این معضلی که در وجود من هست نجات پیدا کنم.
و مطمئن باشید وقتی صداقت رو پیشه کنید و همه چیز رو در پرتو حقیقت برای شریک جنسیتون توضیح بدید، ایشون هم به شما حتماً کمک خواهد کرد. و یک نکته خیلی ظریف دیگه ای هم اینجا هست که اگر شریک جنسی شما بخاطر اینکه نمیتونه با شما رابطه جنسی داشته باشه، میخواد شما رو ترک کنه، پس همون بهتر که شما رو ترک کنه! میدونید چرا؟ چون اگر فقط و فقط عامل رابطه جنسی شما رو در کنار هم نگهداشته، پس این رابطه واقعاً رابطه عمیقی نیست؛ این رابطهای هست که بیشتر بر اساس لذتجویی جنسی هست و عمقی نداره. و چون این رابطه عمقی نداره، در آینده نه تنها به دلیل خودارضایی، بلکه به هر دلیل دیگری ممکنه با شکست مواجه بشه. پس اینجا شما شریک جنسی و همسر خودتون رو محک میزنید که آیا شما رو واقعاً به خاطر خودتون میخواد؟ یا به خاطر رابطه جنسیتون؟
و این خیلی مهمه؛ اگر شما خانم یا دختر خانمی هستید که مجرد هستید ولی خدای نکرده شریک جنسی دارید، میتونم این رو بهتون بگم و دوس دارم این رو از من بشنوید که: واقعاً دارید ضرر میکنید؛ یعنی واقعاً اشتباه ترین کار ممکنی که یه دختر خانم میتونه با وجود، زندگی و هستی خودش انجام بده، این هست که قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته باشه… حالا چرا این رو میگم؟ چونکه شما به عنوان یک زن به هیچ عنوان نباید اون نهایت صمیمیت و محرمیت خودتون رو همون اول در اختیار مرد قرار بدید. مثل این میمونه که یک نفر میخواد ساختمونی رو بسازه و میره با یک پیمانکار صحبت میکنه و میگه: شما این ساختمون رو چطوری و چقدر پول میگیرید و چقدر طول میکشه که بسازید؟ و پیمانکار میگه: مثلا شش ماه طول میکشه، فلان قدر هم پول میگیرم و برات این ساختمون رو میسازم. اگز شما همون روزی که قرارداد رو بستید و سر این مسائل توافق کردید که کل مبلغ رو به همون اول به ایشون یکجا پرداخت کردید، فکر میکنید که هیچوقت این ساختمون ساخته خواهد شد؟ به هیچ عنوان؛ چون این ذات انسان هست. وقتی پول رو گرفت، دیگه هیچ جایی گیر نیست! میگه: خوب… ما که پول رو گرفتیم دیگه، حالا شما هم بشین تا ساختمونت ساخته بشه.
برای روابط دختر و پسری هم همین قضیه صادقه. فکر نکنید که اگر من با دوست پسرم نخوابم ترکم میکنه! اولاً اینکه من شخصاً با دوست پسر داشتن شدیداً مخالفم. عقیده شخصی خودم هست ولی خوب دلیل علمی هم پشت این عقیده هست. چون ویژگی دوست پسر و کسی که میره دوست دختر میگیره مثل کسیه که اومده جنس مفت به دست بیاره. بدون تلاش و بدون هیچ زحمتی میانبر بزنه و اصل قضیه رو دریافت کنه. در صورتی که پسر و مرد باید اینقدر روی عشق و محبت به نامزدش اینقدر کار کنه و محیت کنه که خودبخود از قلب دختر بتونه به رابطه جنسی با او راه پیدا کنه. یعنی دریچه ورورد به رابطه جنسی باید قلب و یک عالمه محبت کردن باشه. منظورم از محبت هم این نیست که بگم برام کادو بخر و پول خرج کن و از این جور موارد… این نوع محبت کردن که منظور من هست شکلهای مختلفی میتونه داشته. مرد باید عشقش رو ثابت کنه و به اندازه کافی محبت کنه که در نهایت بیاد پای ازدواج و مرد و مردونه بیاد امضاء کنه و بگه من تا آخر عمر با تو هستم و بعد از این هست که اجازه داره با شما رابطه جنسی داشته باشه. همون حالت سنتی که ما تو جامعه خودمون داشتیم که “رابطه جنسی بعد از ازدواج”، اون بهترین حالت و واقعاً فرمول بسیار عالی بود.
من دوستهای اروپایی زیادی دارم و یکبار من با یکی از همین دوستان اروپایی ام صحبت میکردم و ایشون به من میگفت که: چقدر سیستم ازدواج در کشور شما خوبه و چقدر موفق بودید توی خانواده که به این راحتی دو نفر با هم دوست نمیشید و برید توی رختخواب و میگفت که ما توی اروپا شکست خوردیم! و خیلی راحت با هم رابطه جنسی میگذاریم و هیچ رابطه ای اونقدر عمیق نیست که یکی از اروپاییهای دیگری که باهاش صحبت میکردم، میگفت که من هر چهار ماه یکبار دوست دختر عوض میکنم، سه یا چهار ماه باهاش هستم و دیگه رابطه تموم میشه… و اینکه اینجا با هرکس که دوست میشن فوراً رابطه جنسی میگذارند و این حالت مثل یک فیلمی میمونه که از همون اول به شما بگن آخر این فیلم چی میشه. دیگه اصلاً انسان تمایلی به دنبال کردن فیلم نداره. میره و میگه بذار یه فیلم دیگه ببینم و در نتیجه اون رابطه سنتی بسیار قویتر بود. حالا من بحثم باز شد و به جاهای دیگه کشیده شد.
ولی اینکه اگر شما خانمی هستید که دچار خودارضایی هستید و شریک جنسی هم دارید، خیلی با قدرت، با اطمینان، اعتماد بنفس و اعتماد به خداوند به شریک جنسیتون بگید که: رابطه جنسی متوقف! تا وقتی که من درمان بشم. میخواد یکسال طول بکشه یا پنج سال یا یکماه. اصلاً فرقی نمیکنه و اینجا شما شریک جنسی خودتون رو محک میزنید که آیا شما رو میخواد یا نمیخواد؟ اگر در کنار شما موند، صبر کرد و در درمان شدن شما رو یاری کرد، که این مرد درستیه. اگر نه که بگذارید بره دنبال زندگیش و این دیگه مشکل شما نیست که بخواید بهش سرویس بدید و این سرویس دادن بهاش این باشه که سلامت روح و جسم خودتون رو به خطر بندازید و همیشه حال بدی رو تجربه کنید و در افسردگی و حقارت نفس به سر ببرید. این بهایی نیست که شما باید بپردازید برای اینکه با آقایی به این شکل در یک رابطه بمونید. خیلی راحت رابطه جنسی رو تموم کنید. اینطوری هم خودتون درمان میشید و هم اینجا عمق رابطه و شریکتون محک میخوره.
و این رو هم در رابطه با سؤالاتی که آقایون پرسیده بودند میگم: که اگر ایشون این موضوع رو مطرح کرد که ما مردها به رابطه جنسی نیاز داریم و اگر رابطه حنسی نباشه اصلاً نمیشه، این هم تصور بسیار اشتباهی هست و هیچ مردی از رابطه جنسی نداشتن تا حالا نمرده! برید توی کل دنیا بگردید رکورد بیمارانی که توی دنیا مردند رو ببینید که کدام از اونها بخاطر نداشتن رابطه جنسی مردن؟! اینها یک سری تفکرات کهنه و قدیمی هست که فکر میکنند که حتماً حتماً مرد باید رابطه جنسیش تأمین باشه و اگر کوچکترین خللی به رابطه جنسیش وارد بشه کلاً دنیای مرد بهم میریزه. اصلاً هم اینطور نیست. این تفکری هست که در ناخودآگاه ما بهمون تزریق شده و مردهایی هستن که شش سال مجرد بودن و شش سال هیچگونه رابطه جنسی با کسی نداشتند، حتی خودارضایی هم نداشتند، پورن هم نگاه نکردند… و خود من هم یک فرد اروپایی رو میشناختم و با ایشون صحبت کردم و طبق گفته هاشون شش سال هیچگونه کاری نکرده و بسیار حال روحانی خوبی داشت و بسیار انسان شادی بود. مثل یک بچه میخندید و شاد بود و اصلاً نیازی به رابطه جنسی نداشت. بنابراین اینها همه بهانه هستند و خانمها و دخترخانمهای محترم این بهانه ها رو دست آقایون ندید.
حالا خودبخود وارد سؤالای آقایونی شدیم که خودارضایی میکنند.
- آقایی گفته بودن که من خودارضایی میکنم و قبل از اینکه با آموزشهای ما آشنا بشن، گفته بودن که با روشهای مختلف، کتاب خوندن و تلاش بسیار زیادی خودارضایی رو کنار گذاشتن اما بعدش به رابطه جنسی با جنس مخالف گرایش پیدا کرده اند و حالا دیگه از این نتونسته خودش رو نجات بده.
- خانمی هم پرسیده بودند که پسر 20 ساله ای دارند و ایشون دچار خودارضایی هستند و این خانم هم تا حدودی خبر دارند و حتی خود پسر هم خبر داره که مادرش این قضیه رو میدونه و از من پرسیدن که آیا من میتونم برای پسرم همیاری باشم که وقتی اون حملات وسوسه بهش حمله میکنه بیاد به من که مادرش هستم، به عنوان یک همیار بگه؟
جواب سوال 1. در رابطه با اینکار، درسته که ضررهای روحی و جسمیش کمتر از خودارضایی هست، اما خوب خیلی هم کمتر نیست. شاید 10 درصد کمتر باشه. حالا درصد رو نمیخوام به صورت عدد بگم، چون معیار اندازه گیری نداره. همین رو میتونم بگم که رابطه جنسی با جنس مخالف نسبت دردش حتی بیشتره. شما خودارضایی نمیکنید و میآیید توی به قول خودمونیش “دختربازی” و از این دختر به اون دختر میرید و رابطه جنسی با دخترهای مختلف میگذارید، باز دارید به خودتون خسارت میزنید و هم به اون دخترها ظلم میکنید. چون هیچ خانمی نیست که واقعاً واقعاً واقعاً فقط بخاطر رابطه جنسی با یک آقایی رابطه جنسی داشته باشه! چون هر چقدر یک خانمی ادعای روشنفکری و مدرن بودن داشته باشه و بگه که من دیگه خیلی کولم و اصلاً برام مهم نیست این مسائل و این پسر نباشه و یک پسردیگه… ته ته ته وجود خانمها اینطور آفریده شدند که دوست دارند یکی باهاشون بمونه. هیچ خانمی دوست نداره که مورد استفاده پسرها قرار بگیره و پسری بیاد با اون رابطه جنسی بگذاره و بعد بره و یکی دیگه بیاد. هر چقدر هم که ادعای مدرن بودن بکنه. چون مدرن بودنی در کار نیست! مدرنترین جوامع دنیا هم دارن روی “Monogamy“ یا “فقط داشتن یک نفر در زندگی” (تک همسری) کار میکنند. تمام دنیا دارن به این میرسن. چیزی که سالها قبل به ما گفته شد، همه جا به ما گفته شد.
پس شما آقایی که رفتید دنبال دخترهای مختلف و رابطه جنسی با خانمهای مختلفی میگذاری باز هم داری اشتباه میکنی. خودت بیشتر از همه داغون میشی چونکه درگیر شدن عواطف به این راحتی نیست که شما عواطفت با هر کس درگیر شد، بعد دوباره بتونی جمعش کنی و بری یه جای دیگه این سفره رو پهن کنی و بری با خانم دیگه… داغون میشی. این کار رو با خودت نکن. شما اگه تونستی این غول خودارضایی رو کنار بگذاری، یک همت دیگه هم بکن و به امید خدا کلاً تمومش کن. اصطلاحی که یک نفر به من توصیه کرد: Out of market” ” باش. یعنی “خارج از بازار باش”. مثلاً شما بازاری رو در نظر بگیرید که مثلاً آقا پسرها خودشون رو خیلی شیک ارائه میکنند و در این بازاری که خانمها هستند، خریداری برای خودشون پیدا کنند. خانمها هم همینطور. تو بازار باشیم، تو بورس باشیم و ما رو بخوان. شما اصلاً خارج از بازار باشید. یعنی شش ماه یا یکسال اصلاً شما نمیخوای کسی به شما جذب بشه و از شما خوشش بیاد. خودت رو Out of market کن و وقتی شما از انسانهای اطرافتون دیگه نیازی نداشته باشید که اونها شما رو دوست داشته باشند و مهر تأیید بر خوشتیپ بودن شما بزنند و از این مرحله که بگذرید، اونوقت اون کسی که در بالا نشسته، خداوند هست که مهر تأیید بر شما خواهد زد و میگه: بارک الله. من به تو حالا یک مجوز میدم که یک قدم به من نزدیکتر بشی.
و واقعاً من این رو از تمام وجودم میگم: آقایون مجرد این رو امتحان کنید و ببینید آیا واقعاً نتیجش رو میبینید یا نه؟ بخاطر خداوند با جنس مخالف رابطه نگذارید و میبینید که خداوند برکتهای زیادی رو به شما میده که خودتون هم توش میمونید! پس اگر شما آقایی هستید که خودارضایی رو کنار گذاشتید و مشکلی در این خصوص ندارید ولی در مخمصه رابطه با جنس مخالف گیر افتادید و دوست دخترهای زیادی دارید و این رو به صورت یک امتیاز مثبت در نظر میگیرید، متاسفانه باید به شما بگم که: دوست عزیز واقعاً دراشتباه هستید. و من نمیدونم این تفکر بسیار اشتباه از کجا وارد کشور ما شده که مردها این رو یک افتخار میدونند که با دخترهای زیادی دوست باشند. انگار یک موفقیت بسیار بزرگ در زندگی خودشون کسب کردند که: بله! من تونستم اینکارو بکنم. هیچ افتخاری نداره. دخترها و خانمها موجودات بسیار لطیفی هستند که اگر شما بدونید که موندن در یک رابطه با یک خانم چقدر ارزش داره و اگر توی رابطه دیگری با خانم دیگری وارد شدید، چقدر به اون خانم ظلم میشه، خودت واقعاً درک میکنی که نه! واقعاً در این کار اصلاً مردانگی در کار نیست و هیچ هنری نیست، هیچ زرنگی حساب نمیشه که من دخترهای زیادی رو جذب خودم کنم و به قول معروف هندل کنم، یک عالمه باید دروغ بگم، یک عالمه باید احساساتم رو بین انسانهای مختلف تقسیم کنم و جدای از اینکه من خودم به هیچ جایی نخواهم رسید و برکت از زندگی من خواهد رفت و با وجود درگیری ذهنی با این دختر و اون دختر، به اونها هم ظلم میکنم و کارمای ظلمی که در حق اون خانمها کردم به زندگی خودم برمیگرده.
پس از شما خواهش میکنم که شمایی که خودارضایی رو کنار گذاشتید، رابطه داشتن با خانمهای مختلف رو هم اکیداً قطع کن و نگو که حالا همش رو قطع میکنم و یکی رو نگه میدارم. نه! همه رو قطع کن و یک مدت با خداوند باش. یعنی به خاطر خدا این امتحان رو ما باید توی زندگی پاس کنیم. یه جاهایی باید این امتحان رو پاس کنیم… و از خدا بخوایم و بگیم: که خدایا من بخاطر تو این کار رو نمیکنم و اونوقته که جوایز و هدایای معنوی از طرف خداوند دریافت میکنید و واقعاً زبان از گفتن و توصیف کردن اون هدایا قاصره. شما فقط مطمئن باشید که خدا متناسب با ذات شما، متناسب با روح شما خودش میدونه که چطور به قول خودمونی به شما حال بده. پس اینکار رو انجام بدید و امیدوارم که در این مسیر بسیار روحانی موفق باشید.
جواب سوال 2. در جواب سؤال خانمی که پرسیده بودند پسر 20 سالشون دچار مشکل خودارضایی هست. بهتره که این مسأله رو زیاد پیش پسرشون باز نکنن و پسرشون سعی کنه کسی رو پیدا کنه که ایشون هم به خودارضایی مبتلا هست و با هم دو نفری میخوان این مسیر رو طی کنند و بهتره که اون وسوسه ها و اون حملات و چیزهایی که در ذهنش میگذره رو برای مادر خودش بازگو نکنه. این نظر شخصی من هست و بستگی به شرایط شما داره و شاید هم اینقدر رابطه شما با هم صمیمی هست که میتونید در این مورد با پسرتون صحبت کنید. ولی عموماً وقتی که وسوسه میاد، پسر شما باید کسی باشه که اینقدر با او راحت باشه که اون فانتزیهای سکسی خودش رو بدون ترس از اینکه قضاوت بشه برای همیار خودش بگه و به عنوان مثال بهش بگه که من امروز این وسوسه رو داشتم و این تصاویر ذهنی از ذهنم گذشت و به نظر من شما در این مورد شنونده حرفهای پسرتون نباشید بهتره. که اون حرمت مادر و فرزندی خدای نکرده شکسته نشه. و این همیار باید کسی باشه که همدرد پسر شما باشه و جدای از حرمت، این همدرد بودن بسیار مهم هست. چرا؟ چونکه اگر همدرد نباشه، شاید مادر نتونه متوجه این منظور بشه که: منظور این چیه؟ این وسوسه ای که میگه از سرش گذشت، من نمیدونم، متوجه نمیشم چی میگه؟ اما اگر کسی باشه که خودش هم دچار خودارضایی باشه، اونوقته که دقیقاً درک میکنه و میگه: آخ گفتی! میفهمم چی میگی! بیا با هم دعا کنیم. این احساس همانی کردن کمک بسیار زیادی در ترک خودارضایی خواهد کرد.
خانم دیگری پرسیده بودند که: اگر من خودارضایی نکنم و رابطه جنسی هم نداشته باشم و تا آخر عمر هم نخوام ازدواج کنم، آیا همچین چیزی امکانپذیر هست؟ با استفاده از تکنیک استحاله نیروی جنسی من نیروی جنسی خودمو استحاله کنم و تا آخر عمرم مجرد بمونم؟ از لحاظ شدن بله. امکانپذیر هست و همونطوری که گفتم: هیچکس تا بحال از نداشتن رابطه جنسی در زندگیش نمرده و نه تنها نمرده، بلکه نداشتن رابطه جنسی بسیار به انسان کمک میکنه که چاکراهای بالایی و بخش روحانیت بعد وجودی انسان بیشتر رشد کنه. ولی خوب نظر شخصی من و از نطر دین ما سفارش شده، این هست که در نهایت ازدواج کنید و تمام آموزشهایی که من میدم، نهایت و آخرین هدفی که من دوست دارم آموزش بدم اینه که ما ازدواج کنیم و در رابطه با یک نفر باشیم و عمق اون رابطه رو اینقدر زیاد کنیم که در اون رابطه و رابطه جنسیمون به خداوند برسیم. پس از نظر شدن که امکانش هست که شما مجرد بمونید. حتی ما داریم در یکی از فرقه های مسیحیت (کاتولیک) کشیشهای اینها اصلاً اجازه ازدواج ندارند و خانمها و آقایونشون راهب و راهبه دارند و هیچکدوم از اونها از نداشتن رابطه جنسی نمیمیرند و حال روحانی خوبی رو تجربه میکنند. ولی باز بهتر از اون اینه که دین ما کاملتره و آخرین ورژن دینی هست که از طریق خداوند به انسانها نازل شده و خداوند گفته که شما و زوجینتون میتونید با هم و در کنار هم به آرامش برسید.
و این خیلی مهمه و من به شما توصیه میکنم که سالیتود و استحاله نیروی جنسی رو یک یا دو سال امتحان کنید و واقعاً ازش لذت ببرید و خودتون به یک جایی میرسید که اصلاً مطرح نیست و دغدغه فکری شما این نخواهد بود که شوهر کنم یا نکنم؟ ازدواج کنم یا نکنم؟ و از این مسأله عبور میکنید. وقتی که شما نیروی جنسیتون رو استحاله کردید و خداوند رو وارد زندگیتون کردید، این مسأله میره و اولویت دهم زندگی شما میشه و اصلاً مهم نیست. ولی شرایط جوری میشه که اگر قصد ازدواج داشته باشید، خداوند خودش شخص مورد نظرتون رو سر راهتون قرار میده و خیلی راحت میتونید ازدواج کنید. پس از نظر شدن امکانش هست و اینکار رو حداقل برای یک یا دوسال حتماً انجام بدید و هر چه قدر که واقعاً از عشقبازی با خداوند سیراب میشید و بعدش میتونید برید و شوهر اختیار کنید.
همونطوری که در داستان حضرت یوسف، زلیخا وقتی که به یوسف رسید، قبل از اینکه بخواد وارد رابطه با یوسف بشه، اینقدر رابطش با خداوند قوی شد که اصلاً تا چند روز فقط خدا رو میدید و دقیقاً اون چند روزی که زلیخا توش بود میتونه ادامه پیدا کنه و مدت زمان بیشتری بشه. در سریال حضرت یوسف هم بخوبی نشون میداد که به یوسف پیغام دادند که چرا نمیای با زلیخا ازدواج کنی ولی خوب زلیخا مشغول عشقبازی با خدا بود. و این داستانها درسته که سالها پیش اتفاق افتاده، ولی داستان همین امروز ماست. خدا همون خداست؛ انسان همون انسانه و روح انسان هم همونه و ما میتونیم اون تجربه رو همیشه تکرار کنیم و اگر زلیخا تونست، پس شما هم میتونید و این هم جواب خانمی که پرسیده بودند که من میتونم مجرد بمونم؟ بله میتونید. من اصلاً پیشنهاد میکنم که یک مدت مجرد بمونید تا ابعاد وجودی خودتون رو بیشتر بشناسید و روحانیت شما بالا بره و انشاءالله و به امید خدا ازدواج کنید. در فایلهای بعدی سؤالهای بیشتری رو جواب خواهم داد و امیدوارم جوابهایی که میدم مفید بوده باشه و بتونه به زندگی شما عزیزان کمک کنه. به خدای بزرگ میسپارمتون. خدانگهدار…