در این فایل صوتی در رابطه با این موضوع می خوام صحبت کنم که ما چطور به سمت خدا برگردیم؟ اگه گناهانی رو در گذشته داشتیم، اگر کارهایی کردیم که الان پشیمان هستیم یا فکر می کنیم به خاطر اون گناهان و کارهای اشتباهی که انجام دادیم، دیگه دیره و دیگه چیکار کنیم؟ و احساس عذاب وجدان و احساس گناه تمام وجود ما ور در بر گرفته باشه. توبه کردن یا به سمت خدا برگشتن یکی از زیباترین اتفاقاتیه که می تونه در زندگی یک انسان بیفته و از وقتی که فرد توبه کنه و به سمت خدا برگرده، اصلاً اون لحظه میشه یک ترنینگ پوینت، یک نقطه تحول در زندگی فرد می تونه باشه و زندگی از اون روزی که فرد توبه کنه، اصلاً یه رنگ و بوی دیگه ای به خودش بگیره.
حالا شیطان واقعاً واقعاً متنفره از اینکه یک انسانی توبه کنه به سمت خدا برگرده و هر گناهی که کرده، ابراز پشیمانی و نادم بودن بکنه و به خدابگه: خدایا من تصمیمم رو گرفتم که دیگه این گناهو نکنم و به سمت تو برگردم و از این به بعد تو رو انتخاب می کنم به جای اینکه گناه رو انتخاب کنم یا مسیر شیطان رو انتخاب کنم. شیطان از این موضوع خیلی متنفره. چونکه خودش یه جورایی فرصت توبه نداره، یعنی توفیق توبه کردنرو نداره و نمی تونه توبه کنه، بنابران این حسادتی که شیطان داره، واقعاً خیلی زیاده. یعنی متنفره از اینکه یک انسانی توه کنه و به سمت خدا برگرده. بنابراین میاد چیکار می کنه شیطان؟ چه ابزاری استفاده می کنه که فرد رو هر چه بیشتر و بیشتر از توبه دور نگهداره؟ میاد از ابزار احساس گناه استفاده می کنه. و این حس رو در وجود فرد القا می کنه که: دیگه فایده نداره. دیگه خراب کردی! دیگه فاید نداره! دیدی گند زدی! به قول خودمونی؛ دیدی خراب کردی! دیدی این کار اشتباه رو انجام دادی! تو هیچ ارزشی نداری! تو لیاقتت اینه که توی درد و گناه دست و پا بزنی و بمیری و از این دنیا بری.
شیطان میاد اینجوری توی گوش انسان حرف می زنه: تو لیاقت نداری. خدا تو رو دوست نداره و به تو هیج کاری نداره! گناهی که تو کردی اینقدر زیاده که خدا نمی بخشه! و این فکر رو میاد القا می کنه توی ذهن انسان ها. در صورتی که گناهانی رو خدا می بخشه که اصلاً کسی شاید به فکرش هم خطور نکنه که خدا بیاد این همه گناه رو ببخشه. اگر ما بخشندگی خدا رو ما در نظر می گرفتم و روی بخشندگی خداوند حساب می کردیم، همه انسان های گناهکار می تونستن به سمت خدا برگردن! ولی شیطان این اجازه رو به فرد نمده. میاد آنچنان احساس گناه و عذاب وجدان رو تقویت می کنه، بولدش می کنه، قوی می کنه و زوم می کنه روی احساس گناه که طرف توی احساس گناه غرق میشه و دست و پا می زنه و نمی تونه خارج شه. چونکه از رحمت خدا نا امید میشه. میگه: خدا که نمی بخشه، چرا توبه کنم؟ دیگه من اشتباه کردم و مسیر رو اشتباه رفتم و کارهای اشتباه و کثیف رو انجام دادم و دیگه فایده نداره! شیطان میاد اینچوری به ذهن انسان ها تلقین می کنه.
یک داستانی هست توی کتابی خوندم. جزییاتشو یادم نیست، ولی کلیتشو یادمه. یه بار یک فردی پادشاه بهش دستور میده و میره سر صد نفر رو در یک روز می بره! یعنی صد تا قتل! قتل نفس! صد تا قتل انجام میده در یک روز! و روز بعد از این جنایت احساس گناه میاد سراغش و پشیمون میشه و اینقدر حلش بد میشه که یه جورایی کارش به جنون می کشه و سر به بیابون میذاره و میره میگه: خدا دیگه منو نمی بخشه! بعد ندا می رسه به اون فرد از پیامبر اون زمان که این فرد گناهی که مرتکب شد و از رحمت من نا امید شد، گناهش خیلی بیشتر از این هستش که اون صد نفر رو کشت! یعنی نا امید شدن از رحمت خداوند و نا امید شدن از اینکه خدا می بخشه، خیلی گناه بزرگتریه. از هر گناهی بزرگتره! یعنی خدا کسی که صد نفر رو کشته، گفته: چرا توبه نکردی؟ شاید من می بخشیدم! تو از کجا می دونستی من نمی بخشم؟
حالا شما این داستان رو درنظر بگیرید تا بیاد به گناهان ما مرتکب می شیم. اگر خانمی رابطه جنسی داشته قبل از ازدواج، بکارتش برداشته شده، این چیزهایی هستش که واقعاً می تونه زندگی یک نفر رو مختل کنه واقعاً. گناهانی هست که اون راز و حس گناهی که توی وجود اون فرد هست، می تونه اصلاً کلاً یک انسان رو فلج کنه و نتونه به زندگیش ادامه بده و یک مرده متحرک باشه. گناهان اینطوری و مخصوصاً گناهانی که در رابطه جنسی اتفاق می افته، انسان ها گاهی وقت ها یه کارهایی می کنن از روی شهوت و از روی نادانی، یه گناهانی رو مرتکب میشن که اصلاً هیچوقت هم جرأت نمی کنن به کسی بیان کنن. و این احساس گناهه، شیطان توی خلوت خودشون گیرشون میندازه و میگه: حالا منم و تویی و احساس گناه. ما سه تا. یعنی من و احساس گناه با هم به جون تو انسان می افتیم و نابودت می کنیم. و واقعاً این کارو می کنه.
و چون موضوع مربوط به مسائل جنسی میشه، اون مقدار شرم و خجالتی که توی اون قضیه وجود داره اینقدر زیاده که کسی جرأت نمی کنه بیاد به کسی دیگه بگه، اینجاست که شیطان موفق میشه و فرد رو از توبه کردن بازمی داره و اجازه بهش نمیده که توبه کنه. بنابراین کاری که می تونیم بکنیم اینه که به رحمت خدا ایمان اشته باشیم. خدا هر گناهی رو می بخشه. یعنی همون لحظه ای که ما داشتیم اون گناه رو انجام می دادیم، خداوند حاضر بود می دید. خداوند همه چیزو می دونه. لازم نیست که بخوایم بهش بگیم: خدایا من این کارو کردم، حالا تو که نمی دونی، بذار من بهت بگم: من این کارو کردم! خدا می دونه. می بینه همه چیزو. از قبل و بعد و همه چیزو می دونه. بنابراین فقط کافیه ازش بخوایم که ما رو ببخشه. کافیه. تموم شد. و از اون لحظه ای که انسان تصمیم می گیره پاک بشه و اون کارو انجام نده، بخشیده شده.
خداوند میگه: من توبه کنندگان رو دوست دارم. من دوست دارم کسی به سمت من بیاد توبه کنه. خوب چرا ما خودمون رو از این دوست داشتن خداوند محروم کنیم؟ خدا میگه: من دوست دارم بیای به سمتم و بگی من اشتباه کردم. لذت می برم. دوستت دارم من. کسی که داره میگه: من دوستت دارم، چرا نریم مورد دوست داشتن او قرار بگیریم؟ اینکه میگن: ان الله یحب التوابین، خدا توبه کنندگان را دوست دارد، بیایم به این اکتفا کنیم و به این استناد کنیم و بگیم: خدایا تو که توبه کنندگان رو دوست داری، پس منم توبه می کنم میام به سمتت. میام به آغوشت. منو در آغوش بگیر و منو بپذیر. و مطمئن باشید که خداوند همه گناهان رو می بخشه. اگر توبه واقعی ااتفاق بیفته و از اعماق وجود انسان تصمیم بگیره که دیگه اون کارو نکنه و پشیمون بشه و تصمیم بگیره که برگرده، خدا می بخشه. پرونده قبلی رو میگه: پاک کنید آقا. Shift & Delet. تموم شد. این بنده پاکه. این بنده مثل اینه که همین الان متولد شده.
حالا دیگه هر گناهی که ما کرده باشیم خداوند می بخشه. خداست که امور رو کنترل می کنه و کنترل امور زندگی انسان دست خداست. ما فقط وظفه ای که داریم اینه که توبه کنیم. اینکه من در جوونی قبل از ازدواج یه کاری کردم، یه گناهانی کردم؛ همون که مثال زدم: شاید یکی مثلاً خدای نکرده بکارتش برداشته شده، رابطه جنسی داشته، یه گناهان اینجوری کرده و شاید تا آخر عمر نتونه توبه کنه و جرأت نکنه با کسی مطرح کنه، بگه: خوب به فرض که خدا هم بخشید، من این مشکلو چیکار کنم؟ آیا کسی با من ازدواج خواهد کرد یا نخواهد کرد؟ اینها دیگه توی حیطه اختیارات ما نیست. و توی حیطه اختیارات من انسانی که اون گناه رو انجام دادم نیست. واقعاً توی حیطه قدرت من هم نیست. من فقط وظیفه دارم توبه کنم و پشیمونیم رو اعلام کنم. بقیه اش رو خود خدا درست می کنه.
اون فایل صوتی رو اگه گوش کنید، که توی کانال گذاشتم، اون خانمی که که توی صنعت پورن کار می کرد، یعنی فیلم هایی پر می کرد که تموم دنیا دیدن دیگه. گناه ایشون رو تموم مردم دنیا دیدن. حتی اون هم توبه کرد و برگشت به سمت خدا! و به سمت دین خودشون که مسیحی بودن، برگشتن به سمت دین خودشون و جواب همه سؤال هاشو توی دین خودش پیدا کرد. در نهایت توبه کرد و حالش خوب شده الان. یک فرد روحانی شده، اسپریچووال شده! و کی فکرشو می کنه که یک هنرپیشه فیلم پورن بیاد یه روزی ازدواج کنه، بچه دار شه، یک زندگی شاد داشته باشه، شوهرش عاشقش باشه! این به غیر از لطف خدا مگه چیز دیگه ایه؟ حالا اگه اون موقع که خودش داشت اون گناهان رو انجام می داد، یکی بهش می گفت: تو اگه یه روزی پاک بشی و توبه کنی و برگردی به سمت خدا، خدا حتی شوهر هم برای تو جور می کنه، آیا اون فرد حتی باور می کرد که توی اون حال بود؟ عمراً اگه باور می کرد! می گفت: برو بابا فیلم های من رو همه دنیا دارن می بینن منو در حال رابطه جنسی! کسی میاد با من ازدواج کنه؟ پس چطور این اتفاق افتاد و کسی باهاش ازدواج کرد و اینقدر هم ازدواج عاشقانه ای داشت؟ دیگه بد تر از این چی می خوایم؟
بنابراین وظیفه انسان اینه که فقط توبه کنه و برگرده. بقیه نگرانی ها اصلاً وظیفه ما نیست که بهش فکر کنیم. اصلاً در حیطه قدرت و کنترل ما نیست. که حالا فرض کنید یکی رابطه جنسی داشته، مخصوصاً توی ایران که خانم ها این مبحث براشون خیلی مهمه که قبل از ازدواج رابطه جنسی نداشته باشن؛ حالا یکی یه اشتباهی کرده دیگه حالا! آیا خداوند نمی بخشه؟ چرا خدا می بخشه. کافیه اون فرد از تمام اعماق وجودش از تمام دل بشینه جلوی خدا و گریه کنه و زاری کنه و بگه: خدایا منو ببخش و تموم شد دیگه. دیگه اینکه بعد چه اتفاقی براش می افته و زندگی بعدیش چی میشه؟ اینها دیگه دست خداست. خدا خودش همه چیزو درست می کنه. به اون روشی که خودش صلاح می دونه و خودش بلده. ما نمی دونیم. ما فقط وظیفمون توبه کردنه.
همونطور که توی دعای ابوحمزه ثمالی چقدر قشنگ این دعا با خداوند صحبت می کنه. اگه عشقبازی این دعا رو با خدا، کسی بره بخونه می بینه که چقدر عمیقه! واااای چقدر عمیقه این دعا! میگه: خدایا من شکر کدوم یکی از این نعمت هات رو بتونم به جا بیارم؟ شکر اون بدی ها و زشتی هایی که از من جلوی مردم پوشانده کردی و اون بدی های من رو از مردم پوشیده داشتی، شکر اونها رو بکنم؟ یا بیام شکر اون خوبی هایی که از من جلوی مردم منتشر کردی، شکر اونها رو بکنم؟ کدوم هاشو شکر کنم خدایا؟ چقدر تو مهربونی!
هر انسانی تو زندگیش گناهان زیادی داشته. خود من که دارم برای شما صحبت می کنم، گناهان زیادی تو زندگیم داشتم. هیچوقت اون زمانی که اون گناهان رو می کردم، اصلاً فکرشو نمی کردم یک یه روزی خدا به انسان عزت بده که حالا چهار نفر از حرف های من استفاده کنن. مگه غیر از لطف خداوند چیزی هست در این موضوع و در این داستان؟ خداوند خیلی مهربونه دوستان. خیلی خیلی… اگه توی رفاقت با خدا وارد بشید، اگه توی رفاقت با خدا وارد بشید، چقدر با مرامه، چقدر بزرگ و رحمان و رحیمه… اونوقت دیگه فکر این احساس گناه رو نمی کنید. اینکه من فلان گناهو کردم! من فلان کار زشتو کردم و دیگه خدا منو نمی بخشه! خدا همه رو می بخشه. اگه اون خانم شلی لوبن رو بخشید و زندگیشو روحانی کرد، همون خانم هنرپیشه فیلم های پورن رو. این یک نمونه هست از بخشش خداوند. ما چه می دونیم خدا چقدر بخشش داره و چقدر خداوند انسان رو دوست داره و فقط منتظره که ما برگردیم به سمتش. فقط منتظره که ما توی انتخاب های روزانه مون به جای اینکه گناه رو انتخاب کنیم، خدا رو انتخاب کنیم.
مگر داستان ابن سیرین نبود؟ مگر داستان یوسف نبود؟ که اونجایی که می تونست بین شهوت و خداوند یکی رو انتخاب کنه، خداوند رو انتخاب کرد؟ و به چه عزت هایی رسیدن… به عزت رسیدن یک فردی فقط دست خداونده. حتی گناهکارترین فرد روی کره زمین هم که باشه. داستان فضیل ایاز مگه نبود؟ راهزنی بود که چقدر جنایت کرده بود، به مال مردم تعرض کرده بود؛ یک شب روی پشت بوم خونه ای که داشت می رفت، یک آیه قرآن یه گوشش رسید، آیا بس نیست دیگه؟ آیا بس نیست؟ آیه اش حالا توی ذهنم نیست، ولی معنیش این بود می گفت: وقتش نیست که قلب هاتون یه کم بترسه برگردین؟ همون شد! اون فضیلی که همه می ترسیدن ازش، می ترسیدن، اسمش که می اومد تن همه می لرزید، به یک انسان راهزن و جنایتکار مشهور بود، تبدیل شد به یک عارف زمان خودش. کار خدا رو می بینید؟ خدا این جوری آدم ها رو بر می گردونه. فقط کافیه که ما بخوایم و به سمتش حرکت کنیم.
و دیگه دنبال جزییات نباشیم، دنبال این نباشیم که حالا اگر من برگشتم این خرابکاری ها چه اتفاقی می افته؟ اینها چی میشه پس؟ این آبروریزی ها رو کی میاد درست کنه؟ اون عزت از دست رفته من رو کی بهم بر می گردونه؟ اینها اصلاً وظیفه ما نیست که بهش فکر کنیم. در حیطه قدرت ما هم نیست. در ید ما نیست که بخوای بهش فکر کنیم یا کاری در رابطه با اون بکنیم. کاری که ما می تونیم بکنیم اینه که توبه کنیم و برگردیم به سمت خدا و بقیه اش دست اونه. ما خبر نداریم او قراره ما رو به کجا برسونه. ما نمی دونیم چطوری خداوند کسی ور از اوج ذلت چطور می خواد برسونه به اوج عزت. خدا می دونه اینو، ما که نمی دونیم…
بنابراین غصه اش رو نخورید، اگر شما گناهی کردین توی زندگیتون یا همین الان دارید گناه می کنید، از رحمت خدا نباید نا امید بشیم. خداوند همینطوری منتظره، یعنی ثانیه به ثانیه منتظر این بنده است که برگرده. و واقعاً کم لطفی نیست که ما برنگردیم؟ خدایی که اینقدر مهربونه؟ خدایی که هر نیازی ما داشته باشیم، برآورده می کنه؟ واقعاً کم لطفیه. یکی اون بالا نشسته منتظر ماست، منتظره ما بریم پیشش و ما نمیریم! چرا نمیریم؟ چون فکر می کنیم اگه ما بریم، نمی پذیره! خدا می پذیره. مطمئن باشید. ما از ته دل توبه کنیم، خدا حتماً حتماً می پذیره.
امیدورام کسانی که زندگیشون با گناه آغشته شده، مسائل جنسی، خودارضایی، پورن، روسپیگری، دروغ، دزدی، همه یه لحظه به این فکر کنن که یه معشوقی اون بالا نشسته و منتظره که ما برگردیم به سمتش، که نه تنها حال روحیمون خوب بشه، بلکه همه خواسته ای دیگر زندگیمونو از راه خیلی درست برامون برآورده می کنه. نیازی نداره ما گناه کنیم، نیازی نداره ما از طریق گناه بخوایم به خواسته های خودمون برسیم. اگه ما به دنبال لذت جنسی هستیم، راه درستشو خدا یاد داده. می تونیم خیلی بیشتر و بهتر از اون حالت گناه اون لذت رو ببریم. اگر توی گناه لذتش مثلاً از صفر تا صد، ده باشه، توی حلال لذتش صد در صده! یا توی اون روش الهی خودش. اگه قراره پولی رو ما به دست بیاریم، اگه پول حرام به دست بیاریم و پولی که توش شک و شبهه باشه و توش برکتی نباشه، توی حلال برکتش چندین برابره.
همه چیز اون طرف بهتره. سمت خدا همه چیزش بهتره، پولش، عشقش، رابطه جنسیش، عزت و احترامش. همه چیز اون طرف داستان اتفاق می افته. این ور همش توهمه. توهم پوله که ما داریم، توهم لذته! فکر می کنیم که شهوترانی لذته! جناب سعدی چقدر قشنگ میگه: اگر لذت ترک لذت بدانی، دگر شهوت نفس لذت نخوانی. اون می دونسته که چه خبره! اگه این لذتی که ما اسمشو گذاشتیم لذت و داریم گناه انجام میدیم، این لذت نیست! این ذلته. این درده. بیشتر از اینکه لذت باشه، درد و ذلته. یعنی درصد لذت و دردش ده به نوده. یعنی نود درصدش درده.
کسی که مثلاً هر روز و هر روز دنبال شهوترانیه با پارتنرهای مختلف. آیا این فرد حال خوب رو تجربه می کنه؟ یا اینکه حالش هر روز بدتر و بدتر و بدتر میشه؟ هی از درون خالی و خالی تر میشه. هر چی میره، می بینه که نه انگار! مگه کسانی نبودن که چهارصد پونصد تا کیس داشتن و باهاشون رابطه داشتن، یا کارشون به خودکشی کشید، یا به جنون کشید، یا اصلاً تسلیم شدن و گفتن: خدا ما نمی تونیم، به جایی نرسیدیم، لذتی نبردیم، هر کاری کردیم اون حالمون خوب نشد، آقا ما حال خوبو کسب نکردیم… و برگشن به سمت خدا و اون طرف حال خوبو تجربه کردن. بنابراین نگران این نباشیم که خدا نمی بخشه. خدا ما رو می بخشه و در توبه همیشه و همیشه بازه.
این فایل صوتی را از اینجا دانلود کنید.
سلام
بازم جا داره مثل همیشه از استاد زارع تشکر کنم ک هر چی بگم کم گفتم
بچه ها خدا خیلی مهربونه مطمئن باشید اگه از سمیم دل صداش کنید جوابتونو میده مطمین باشید
و میگن یکی از نشانه هایی ک مومن توبش پذیرفته بشه اینکه هر وقت یاد اون گناه بیفته ناراحت بشه و از خودش بدش بیاد ک من مطمینم همه ما ها چنین حالی داریم
پس خدا بهمون نگاه کرده ک عالیه عالی
باید خوش حال باشیم خدایا شکرد ک ب ما فرصت برگشت دادی پس بچه ها فرصت و غنیمت بشمارید
سلام دوست عزیز….
ممنون از شما که یک دلگرمی عالی دادید