طرف را نگاه کن انگار با خودش درگیری داره، چه وضعیتی است آقای محترم، درست رفتار کن دیگه!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به شما دوست و همراه عزیز مس به طلایی
دیدید که گاهی وقتها به یک نفر گیر میدهیم یا مثلا اگر کسی رفتار عجیبی دارد میگوییم طرف را نگاه کن با خودش درگیر است. مشکل دارد و خوشمان نمیآید و این کلمهی با خود درگیری داشتن را. این عبارت را به عنوان یک نکته منفی میبینیم و دیگران را حتی شاید قضاوت کنیم که ببینید طرف با خودش درگیری دارد.
ولی دوست عزیزم این عبارت با خود درگیری داشتن را اگر ما به جای اینکه از این زاویه نگاه کنیم، از زاویه دیگری به آن نگاه کنیم، این عبارت و کلا این عمل با خود درگیر بودن میتواند زیباترین نقطه زندگی یک انسان باشد، میتواند نقطه عطف زندگی یک انسان باشد و میتواند یک مقام والا باشد که میتواند انسان را به مقام والای درگیری با خود برساند.
حالا این یعنی چه؟ ببین دوست عزیزم، مثلا ما در دوره سالیتود آمدیم گفتیم که مقامهایی را طراحی کردیم و تا رسیدیم به مقامهای سوم و چهارم. در مقامهای سوم و چهارم آمدیم به عزیزان گفتیم که در این دو مقام باید بر روی خودتان کار کنید. اشک و خون و آه و همه چیز هم دارد. یعنی فقط گل و بلبل و حرفهای خوب شنیدن نیست. در یک جاهایی اشک شما درمیآید و شما به مقام درگیر شدن با خود میرسید.
درگیر شدن با خود یعنی چه؟
اگر خود را نفس اماره در نظر بگیریم. نفسی که ما را به کارهای سو امر میکند، به کارهای بد، به رفتارهای نادرست، به استفاده از رذیلتهای اخلاقی، به بدی کردن، به دوری از خدا، به خارج شدن از ولایت خداوند دعوت میکند، آن نفس اماره است.
چه خوب است انسان با آن نفس یا با خود، درگیر شود یا به قول استاد شجاعی که میگفت:
خودتان را به چالش بکشید و بیایید تا با خودتان درگیر شوید. ایشان میگفتند: کسی رشد میکند، کسی به خدا نزدیک میشود. کسی به مقامهای عالی معنوی و حتی مادی میرسد که در یک نقطه از زندگیاش تصمیم میگیرد که با خودش درگیر شود و این درگیری با خود به شکل طنز است که طرف با خودش درگیری دارد. ولی اتفاقا خیلی مفهوم زیبایی است.
ما تا با خودمان درگیر نشویم، با تنبلیهایمان، با رخوت درونمان، با بیحوصلگی خومان، با ناامیدی، با دوری از خدا که در درونمان میخواهد ما را به سمت شیطان بکشاند، با رذیلتهای اخلاقی وجودمان مانند حرص، حسادت، دروغ، کبر، عجب، ریا و انواع دیگر از رذیلتهای اخلاقی که در وجودمان است، ما تا با اینها درگیر نشویم رشدی در ما اتفاق نمیافتد.
چقدر خوب است که انسان با خودش درگیر شود و وارد جنگی بشود که شمشیرش را بیرون بکشد و بگوید که جنگ شروع شده است، ای نفس اماره من به جنگ با تو آمدهام. البته حالت جوگیر شدنی نیست. درگیر شدن با خود و کار کردن بر روی خود، یک پروسه و روندی است که باید کم کم پیش برود. یعنی هدف اصلی از دوره از سالیتود تا بهشت ما همین بود که ما را با یک متد درست، یک متد الهی و معنوی، با خودمان درگیر کند که خداوند راهنمای ما باشد و اولیای خداوند راهنمای ما باشند که چطور با خودمان درگیر باشیم. در آن دوره رفرنسهایی را معرفی کردهایم که از نظر نقایض یا رذیلتهای اخلاقی صحبت کردهایم و نقطههای مقابل آنها که فضیلتهای اخلاقی بود صحبت کردیم. گفتیم که چطور میشود این فضیلتها را گسترش داد، چطور میشود این فضیلتهای اخلاقی را بولد کرد، صیقلی و بزرگ کرد و روز به روز منبسط کرد که در مقامهای سوم و چهارم بر روی این مباحث خیلی خوب کار کردیم.
پس اگر واقعا به معنای حقیق خودت با خودت درگیر هستی و با خودت درگیری داری به تو تبریک میگویم. من نیز با خودم درگیری دارم چون با نفس خودم درگیری دارم و خیلی دوست دارم و سعی میکنم تا جایی که علمم، سوادم، همتم و آگاهیم بکشد، بر روی خودم کار کنم و خودم را ارتقا بدهم.
اصلا اگر بحث کار کردن بر روی خود و ارتقا دادن تواناییها، ارتقا دادن آگاهی، منبسط کردن روح، اگر این بحثها را از زندگی کسی مانند من گرفته شود، شخصا زندگی برای من هیچ معنایی ندارد. زندگی خیلی روتین و به قول اساتید بزرگ این راه، بعد حیوانی این زندگی برای ما باقی میماند.
خوردن، خوابیدن، رابطه جنسی، تولید مثل و خانهسازی که حیوانات نیز تمام اینها را دارند. اگر درگیرشدن با خود و نفس را از زندگی انسانها بگیرید، چیزی باقی نمیماند. انسان مانند یک جانور، یک حیوان دوپا میشود. همه حیوانات با چهار دست و پایشان راه میروند و یا میخزند ولی ما با دو پا راه میرویم، که فرق زیادی نمیکند، ولی کسی که همت میکند و بزرگترین جهاد را که جنگ با نفس نامگذاری کردند، وارد این جنگ بزرگ، جهاد بزرگ میشود، آنجا است که فرد مقام پیدا میکند، درخشش پیدا میکند. در عوالم معنوی، در درگاه خداوند، این فرد مانند ستارهای میدرخشد و خداوند در نزد فرشتگان به آن فرد افتخار میکند.
کسی که در دل شب نماز شب میخواند، نصف شب خواب در رختخواب گرم را رها میکند. مثلا در فصل زمستان که هوا سرد است و زیر پتو که گرم است، خوابیده باشد و از رخت خواب دل بکند تا با آب سرد وضو بگیرد و دو رکعت، یازده رکعت، سه رکعت و … (هر کسی هر چقدر میتواند میخواند) نماز شب میخواند، این فرد دارد با خودش می جنگد و با خودش درگیری دارد و چه درگیری زیبایی.
امیدوارم که به معنای حقیقی و معنوی خود با خودت درگیر شوی، همانطور که من با خودم در بعد معنوی درگیر هستم و دوست دارم که رشد کنم.